مهمونی بودیم امروز یعنی از صبح جایی بودیم تا فردا صبح هستیم
بعد هی همش میگه بیا اینجا عکس بگیریم بیا پیشمنرو اینجا چرا پیشم نمیشینی چرا باهام غذا نمیخوری
امروز کلا رو فاز ناز بود
بعد قهرمیکنه شبیه پسربچه ها میشه
هی زنگ میزد میگفت حوصلم سررفته بیا پیشم
اسمش که عاشقانه بود رومخم بود
سیوش کردم پرنسس علی
چندساعت پیش دیدش رفت رو زمینخوابید😂😂😂
خیلی باحال بود گفتم چته پرنسسم چرا قهر کردی کوشولو
یه نگام کرد ابرو انداخت بالا با ناز سرشو چرخوند رفت رو زمین 😂😂😂😂😂 وای مردم از خنده
رفتم بالا سرش تا خوابه🥲 نازش کردم پرنسسم پاشو کمرت درد میگیره خانومم
بیدار شد گفت ازت میترسم بخدا😂😂😂