2777
2789
عنوان

سرنوشت دخترعمم که با شوهرخالم ازدواج کرده بود

| مشاهده متن کامل بحث + 5740 بازدید | 118 پست

این داستان تو فامیل ماهم شد . خواهر زده افتاد با شوهر خاله .... خواهر زاده گشنه و بی عار مرده هم هولو کثیف و خواست بگیرتش اما پسره مرده نزاشت و دعوا کشی شد بهش گفت الان عقدش کنی خونتو خودتو اتیش میزنم . البته اونا دوست بودن و مرده با زن اولش از فرش رسید به عرش ..... 


اخرش مجبور شد عقدش نکرد و با زنش مثلا رفتن حج و توبه کرد

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

ولی خب جز منو مامانم کسی نرفته بود به اون عروسیگذشت و گذشت دیدیم این اقا نه‌میاد دیدن دخترش نه خرجی ...

وا برای چی مامانت رفت عروسیظ

دخترای قشنگم دوستتون دارم... هر چی آرزوی خوبه مال شماها🥰🥰 دوستان برای آرامش و سلامتی مادر عزیزم صلوات بفرستین. مادرم خیلی سختی کشیده💔💔 
الان چند روز پیش شوهرخالم رفته سراغ خالم و گفته ازدواج کنیم ودوباره فقط به خاطر دخترم سلمابه خالم‌گف ...

جدی میگی؟ 

ب زن قبلیش گفته زنم شو اینو طلاق بدم؟ 

😐

 کارما عدالته نه تقاص.   به فرزندان خود «حفظ کردن بعد از بدست آوردن» بیاموزید.         خدایا شکرت🌱               

الان که یه مدت گذشته و دخترعمه من دیده واسه زندگی مشترک خوب فقط پول کافی نیست و اختلاف سنی داره خودش ...

کسی که گوه بزنه به زندگی دیگرون حقشه 

اون خانوم زندگی خالتو داغون کرد اومد نشست رو آشیونه یکی دیگه خداهم قشنگ واسش داره تلافی میکنه فقط صبر کن ببین دختر عمه ات  به چه روزی میوفته 

اون شوهرت خاله احمقت هم روزی میرسه عین سگ به پای خاله ات میوفته

حاشا به غیرت مامانت خبر دار شد و رفت جشن

مامانم به خاطر چدرم مجبور به جفظ رابطه بود وگرنه خب شاید دلش نمیخداست بره ولی همه ما از اینکه شرش از زندگی خالم کم شده بود خوشحال بودیم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792