الان چند روز پیش شوهرخالم رفته سراغ خالم و گفته ازدواج کنیم ودوباره فقط به خاطر دخترم سلما
به خالمگفته قول میدم بعد ازدواج باهات اونو طلاق بدم
انگار میخواد این وسط حداقل یکیو داشته باشه اینو طلاق میدم تورو میگیرم تو طلاق میدم اینو میگیرم
ولی خب خاله من الان واسه خودش رندگی خیلی خوبی تشکیل داده و خواستگارای خوبی داره
در نهایت بدبختیش مونده برا دخترعمم که مجبوره بسازه
اگه یه جاهایی به جای دختر عمه دختر خاله نشوتم حواسم نبوده چون اسماشونو نیاوردم ممکنه حواسمپرت شه