برای اولین بار زندگی پس از زندگی رو دیدم... تجربه های مشابه...انگار از بالای آسمون کوبیده شدم رو زمین داشتم ب چشمم جهنمی ک لبه ی پرتگاهش وایستاده بودم میدیدم... وای خدایا من با خودم چیکار کرده بودم... اونجا فهمیدم هرچی تو بیهوشی دیده بودم حقیقت محض بوده چون خیلیا همینا رو دیده بودن آدم ک نمیتونه با یکی دیگه توهم مشترک بزنه ک آخه قبلش فکر میکردم توهم زده بودم خلاصه شروع ب تحقیق و تفحص کردم سریع پریدم سر نمازم از عرفان حلقه کشیدم بیرون ک البته بعدش کلی بلا سرم اومد چون اونا با اجنه کار میکنن اما من کوتاه نیومدم این قسمتها رو ک چی میشد رو سوال نپرسین سخته برام توضیحش فقط اینکه سمت عرفان حلقه نرید.... خلاصه شروع کردم ب نزدیک شدن ب خدا
یواش یواش ی سرو سامونی ب حجابم داشتم میدادم ک با گارد شدید همسرم رو ب رو بودم چون اون داف و پلنگ میپسنیدد اما من پامو توی ی کفش کردم ک این من جدید رو یا بپذیر یا خدا نگهدارت باشه خلاصه از ۹۹ شروع شد ک بالاخره ۴۰۱ چادری شدم و امنیت قلبیم رو بدست آوردم ایمانم محکم شد ن اینکه آدم خوب و نورانی شده باشما نهههه فقط دیگه هی زیر پام و توی قلبم خالی نمیشه من امام حسین ع رو دیدم عاشق خدای یکتا شدم فهمیدم حضرت آدم ۸ یا ۱۲ هزار سال پیش بدنیا اومده و انسانهای نخستین از جنس ما نبودن توی قرآن ب نسناس ها معروفند و توی علم ب گمونم ب نئودنتالها
بینگ بنگ وجود داشته ن سر خود و همینجوری خدا تو قرآن درموردش حرف زده و از اراده ی خودش گفته و خیلییییی چیزهای دیگه ک الان تازه کشف شدن و ۱۴۰۰ سال پیش توی قرآن اومدن
خلاصه ک من عاشق شدم عاشق خدا دلم آروم گرفت زیر پام سفت شد اولین جایی ک آرامش و لذت عمیق رو چشیدم پای سجاده بود ی مدت نمازهای خیلی خوبی داشتم الان نمیدونم چ خاکی تو سرم شده نمازهام متصل ب سجده های سهو شدن
همون حدودا هم با امام زمانم عج دوست شدم نذر ظهور دارم هرماه و این نذرها منو ب حضرت حجت عج نزدیک کرد باهاشون صحبت میکنم از ته ته ته دلم ایمان دارم ب وجود و ب حضورشون ۳ بار شخصا ب دادم رسیدن
بی تاب و مشتاق حضور و ظهورشون هستم
نا خود آگاه از موسیقی فاصله گرفتم بدون اینکه خودم بخوام باعث سردردم میشه و اذیتم میکنه منی ک آهنگ سنگین گوش میدادم ولی الان آرامش دارم الحمدلله توی آغوش پروردگارم