امروز برا مامانم یه زنجیر پلاک تو سبک طلا یزدی ها خریدم ۵۰۰ تومن و رنگ ثابته کپ طلا
خونه مادربزرگم هم روزمادر بردم، اونجا کادو مامانمم دادم با مادربزرگم
مادربزرگم از جوونی هیچی طلا نداشته همیشه طلا دوست داره اما نبوده بندازه... کادوی مامانمو نگاه کرد گفت چقدر خوشگله و من همیشه از قدیم از اینا دوست داشتم...(خالم مجرده با مادربزرگم زندگی میکنه و جدیدا سرکار میره)
برگشتم به مادر بزرگم گفتم این دفعه با خاله میرم اون مغازه که اینو خریدم برا شماهم میگم خاله میخره بنداز،
خالم سریع قیافه گرفت پیف پیف کرد، گفت من طلاشو میخرم بزودی، چندساله ننداخته حالا بدل بندازم گردن مامانم!
من واقعا جلو مامانم شرمنده شدم
آدم آخه اینقدر بیشعور
تازه به دوران رسیدگی تا چه حد آخه....