2777
2789
عنوان

خانما زایمانم نزدیک سزارینی هستم کسی ندارم همرااه چیکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 857 بازدید | 56 پست

مامانت رو با خودت بردار ببر یکم وجدانش رو تحریک کن همه چیزم یادش میاد اصلا فامیل شوهرت رو درگیر نکن که تقی به توقی بخوره منت میذارن خواهران و مامانت خیلی بی مهرن تو هم ازین لحاظ شانس نداشتی من مادرم واسم می مرد آسمونی شد خواهرمم که فاصله سنی مون اینقدر زیاده که به درد هم نخوردیم همیشه حسرت به دلم‌موند خواهر دلسوز داشتم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مامانت رو با خودت بردار ببر یکم وجدانش رو تحریک کن همه چیزم یادش میاد اصلا فامیل شوهرت رو درگیر نکن ...

من ابجی بزرگم گفته بود میاد الان میگه بچه هام امتحان دارن البته شهر دیگه ست 

اون یکی ابجیمم یه شهر دیگه س سر کار میره دلش نیومد یه روز مرخصی بگیره 

خودشون که نمیان مامانم و هم تحریک میکنن نیاد 

من اخه دلم نمیخواد منت قوم شوهر سرم باشه بگن خانواده خودش نرفتن ما رفتیم 

فقط 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
شرایط من همین بود اصلا به جاری مادرشوهر خواهرشوهرنگو بیمارستان خصوصی اگ میری اتاق جدا بگیر شوهرت بیا ...

یعنی منم میتونم همه کارام خودم کنم بعد 8 ساعت؟ 

فقط 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
شرایط من همین بود اصلا به جاری مادرشوهر خواهرشوهرنگو بیمارستان خصوصی اگ میری اتاق جدا بگیر شوهرت بیا ...

خانواده شوهرم اگه خوب بودن میگفتم بیان ولی میدونم منت میزارن و حرف در میارن همو نگم بهتره 

فقط 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
یعنی منم میتونم همه کارام خودم کنم بعد 8 ساعت؟

به همون که بی حسی میزنه برات بگو بعدش درد شدید دارم زود بی حسیم میره برا کیسه ضد درد نصب میکنه دردات دیرتر شروع میشه من مادرشوهرم باهزاذ منت اومد اصلا کمک نکرد پوشک کردن بچه شیردادن راه رفتن خودم همش خودم بودم تازه روز قبل زایمان تو خونه از صبح ۶ نوع غذا درست کردم با خورش گذاشتم یخچال خواهرشوهرم خود برادرشوهرم بدون اجازه غذاها رو از فریزر درآورده بودن خورده بودن بعدم مادرشوهرم اومد خونه گفت من مبخوام برم خونه ام بچه هام میرن سرکار غذاهای منو خوردن که فریزر بود با شکم پاره منو ول کردن رفتن از فرداش با بدبختی پاشدم کا ام میکرد همش شیلف ضددرد میزدم تا بتونم رو پام وایشتم تازه یه بچه  ۱۸ ماهه هم داشتم خدا مادرشوهرم هیچ وقت نبخشه تا ۴ ماه  داخل شکمم خوب نشد تو غذا نمیتونستم بخورم بی اشتها شدم بعد غذا خوردم بازور تا بدنم درداش رفت ولی  استرس افسردگی ها باهام موند

میگن شمالیا بامعرفتن😁 منم شمالم گفتم میام اماخیلی دوره

منم شمالی ام دلم میخواست برم

کمکش کنم دیدم خیلی دوره 🙂

خواهی که جهان درکف اقبال تو باشد/خواهان کسی باش      که خواهان تو باشد❤
به همون که بی حسی میزنه برات بگو بعدش درد شدید دارم زود بی حسیم میره برا کیسه ضد درد نصب میکنه دردات ...

خدا لعنتشون کنه خانواده منم همینن 

فقط 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792