دوستش دارم خیلی عوض شده بهتر شده خیلی اما انگار دیر شده هر بار که ازش انتظار داشتم منو نا امید کرد
الان اصلا دست و دلم به هیچ کاری نمیره دلم نمی‌خواد خودمو تکون بدم حتی از خودم و بدنم متنفرم همش دلم میخواد ژل بزنم جراحی کنم
کل امروز رو خواب بودم اصلا دلم نمی‌خواد برم بیرون
دیگه اصلا شوهرم میگه دوستت دارم عاشقتم قلبم خوشحال نمیشه قبلا انقدررررر ذوق میکردم یه دوستت دارم ساده میگفت
الان انگار دل مرده شدم حوصله و اعصاب هیچ کاری رو ندارم قبلا خیلی شاد بودم ولی آنقدر شوهرم بی ذوق بود و مامانم هر کاری خواستم بکنم **نه**آورد اصلا دیگه دلم نمی‌خواد کاری کنم
نه مسافرت نه رانندگی نه رقص نه پول نه کار خوشحالم نمیکنه در صورتی که ذوق همششونو داشتم
