جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
این که خود شوهر من متاسفانه ولی من تصمیم دارم طلاق بگیرم ۱۷سال تحمل میکنم دیگه صبرم تموم شده فقط منت ...
من خر انقد تخریبم کرده اعتماد بنفسم از دست رفته ،هوش و حواسم سر جاش نیست اصلا ،همش حرفای بی ربط و بی معنی میگم ،همش سر تعصب افراطیش به مادر سگش زندگیم خراب شد.از خودمم بیزارم کرده ،متنفرم از خودم.میترسم بخاطر پسرم وگرنه طلاق میگرفتم و تمومش میکرده.هزارتومنم پول نمیخام نه مهریه نه چیزی ..فقط پسرم
مطمئنم زندگیم عالی میشه 😍مطمئنم خدا یادش نمیره چه کسایی در حقم بدی کردن و بحق همین قرآن که صداش تو گوشمه ،تو همین دنیا میبینم که دشمنام چطور تاوان میدن .💔😀
ممنونم.مادرش زندگیمو جهنم کرد و بی عقلی خودش الان با همه قطع ارتباطم با یه پسر بیش فعال و یه شوهر عصبی که هی تخریبم میکنه .روحیم صفره.دلم میخاد زودتر بمیرم تحمل این دنیا برام سخت و زجر آوره ،نفس کشیدنم با درده.همش دعا میکنم دردو بلای عزیزام بیفته به جون من و راحت بشم.با انتخاب بدم از چاله به چاه افتادم
مطمئنم زندگیم عالی میشه 😍مطمئنم خدا یادش نمیره چه کسایی در حقم بدی کردن و بحق همین قرآن که صداش تو گوشمه ،تو همین دنیا میبینم که دشمنام چطور تاوان میدن .💔😀
من خر انقد تخریبم کرده اعتماد بنفسم از دست رفته ،هوش و حواسم سر جاش نیست اصلا ،همش حرفای بی ربط و بی ...
باهات موافقم منم دقیقا اینجوریم ۱۷سال کلی تحقیرم کرد تو سرم زد اعتماد به نفسم از بین برد ولی خوب الان به خودم اومدم میگم که طلاق بگیرم منم مهریه ونفقه نمیخوام فقط بچه هام بده کافیه
آها ولی به نظرم نمیشه البته شوهر خودمو میگم بخدا با تموم دنیا قطع رابطه ام فقط ی خونه مادر بزرگم میرفتم اونم تازگیا دیگه نمیزاره برم مردم جون دادم دیگه بریدم
باهات موافقم منم دقیقا اینجوریم ۱۷سال کلی تحقیرم کرد تو سرم زد اعتماد به نفسم از بین برد ولی خوب الا ...
من الان به حدی اعتماد به نفسم پایبن اومده تو حرف زدن معمولی با خودش هم به لکنت میفتم ،گاهی حرفای بی ربط میگم.خیلی تو سرم زد،موهامو کشید ،تف تو صورتم انداخت.بخدا بچه نمیخاستم به زور مجبورم کرد تا پامو ببنده بخاطر بچه .و اینطورم شد.متنفرم از خودم ،دلم مرگ میخاد .بهم میگه چشات عین گاو بزرگه ،سرت مثل مارمولکه ،عقلت کمه ،غذاهات بده ،یا سر همین رابطه ی کوفتی من هرشب با بغض میخابم ،صبح زود بیدار میشم برای مدرسه پسرم و ظهرم خواب ندارم ،شبا ساعت ۹چشام بسته میشه ،اونم بدش میاد ،رابطه میخاد .بخدا توانشو ندارم .امروز صبح حالم بد بود صبحونه دادم بهش و اینا تو راهپله که میدونستم صاحبخونه پایین داره گوش میده و اتفاقا فامیل مادرمه یهو جیغ و داد زد که چرا کثیفه اینجا و پاک نمیکنی و ...آبرومو برد
مطمئنم زندگیم عالی میشه 😍مطمئنم خدا یادش نمیره چه کسایی در حقم بدی کردن و بحق همین قرآن که صداش تو گوشمه ،تو همین دنیا میبینم که دشمنام چطور تاوان میدن .💔😀