جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
عه چه خوب حقشونه هر کاری باهامون کردن سرشون میاریم تا بفهمن دنیا دست کیه
اره بخدا انقد دخالت میکنن تو زندگیمون خیرنبینن بخدا سه چهار ماهه باهم قهریم هنوز ک هنوزه پشت سرم بد میگه به همه منم نه یلدا رفتم پایین نه روز مادرتبریک گفتم برن بمیرن
پونزده ساله عروسشونم همیشه زنگ زدم تبریک گفتم نمیتونم برم چون دورم ازشون ولی امسال زنگ نمیزنم چون دوماه مریض بود پاشو عمل کرده بود اومد خونه من دختراش و اونیکی عروساس خیلی رک گفتن به ما مربوط نیست نگهداری ازش سخته( باید پوشک بشه ) من با بچه کوچیک و اوضاع روحی بد (بخاطر فوت داداشم) مواظبت کردم ازش بعد از پله ها افتادم مچ پام رباط پاره کرد دستمم بشدت ضرب دید پارگی عضله دیگه یکیو میخاستم به کارای خودم برسه حالا که گفتم نمیتونم دیگه دخترش اومد برد هرچی از دهنشون در اومد بهم گفتن ، تازه رفت خونه دخترش زنگ زد به شوهرم کلی حرف پشتم گفت کاری کرد یکماهه تمامه توخونه من دعوا واعصاب خوردیه