بهش گفتم من نمیتونم تحمل کنم عکسا فیلما همش جلو چشمم هستن چیکار کنم حالم بده
اومد کلی بغلم کرد کلی قسم خورد کلی قربون صدقمم رفت که هیشکی به گرد پاتم نمیرسه و چشمام فقط تورو میبینم و از این حرفهای بچه خر کن 😂
منم حوصله دعوا نداشتم همینکه پشیمون شده بود برام کافی بود باهاش آشتی کردم و اون روز کلییی خوش گذروندیم بیرون رفتیم شب بعدش من دوباره ناراحت بودم بهش گفتم میدونم برا یکسال پیش بوده ولی اون موقع هم من زنت بودم وقتی به این فکر میکنم که تو وقتی من تو زندگیت بودم به بدن یه زن دیگه فکر میکردی حالم بد میشه نمیتونم فراموشش کنم خلاصه گفت بخدا من هیچکدوم یادم نیست اشتباه کردم غلط کردم برا یکسال پیشه بهم گفت الان چیکار کنم برات حالت خوب شه
منم گفتم همینکه نگاه نکنی دیگه برام کافیه خلاصه تموم شد و شب بعدشم برام کباب درست کرد و کلی خاطره ساختیم
تازه کلی خندیدیم از عصبانیت و بزن بزنمون 😂😂