چند وقت پیش عیادت پدر جاریم میرفتیم که خواهرشوهرمم با ما اومد و ما واسه عیادت موز گرفته بودیم اونم سیب چون ماشین ندارن با ما اومد سر راه یه خواهرشوهر دیگمم برداشتیم رفتیم
وقتی رسیدم من زودتر پیاده شده بودم و فکر کردم موزهارو شوهرم میاره ولی یه خواهرشوهرم هم سیبایی که خودش گرفته بود رو برداشت و هم موز، قبل از اینکه شوهرم بخواد برداره و رفت.
بعد جلوتر به اون یکی خواهرش میگه تو دست خالی هستی میخوای بیا سیبا رو تو بیار اونم گفت نه خودت ببر.
من و شوهرمم دست خالی رفتیم.
دیروزم که واسه روز مادر میرفتیم شوهرم پیاده شد بره گل فروشی گل بخره اینم سریع دنبالش رفت. وقتی دیدم اون رفت من پیاده شدم رفتم دنبالش و ۵۰۰ هزینه‌ی گل شد که شوهرم داد بعد چون من پیشش بود گل رو داد به من آوردم و وقتی خواستیم بریم خونه مادرشوهرم من دادم به شوهرم که بده به مادرش.
من نبودم حتما هزینه پای شوهرم بود و گل به اسم خواهرشوهر.
آی حرصم میگیره از این کارااااش!
شما تو اینجوری چیزا حساس هستین؟ همیشه ما هزینه میکنیم ولی این میزنه به نام خودش
شب یلدا هم بادوم زمینی گرفته بودیم رفتیم خونه برادرشوهرم گذاشتیم رو کابینت. بعد جاریم در نایلون رو باز کرده میگه اع بادوم زمینیه! بعد خواهرشوهرم گفت آره با داداش گفتیم چی بگیریم که اینو گرفتیم! در صورتی که اون هیچ مشارکتی توش نداشت.
شوهرم میگه زیادی حساسی بی خیال باش ولی من فقط حرص میخورم
