2777
2789

چند هفته پیش آزمایش دادم ریزش مو داشتم، بعدش با یه خانم 55 ساله عوض شده بود جای خیلی معتبری هم رفته بودم و اینجوری نبود بگم اشتباه شده دوباره بگیرید یعنی همه متخصصا قبول دارن اون آزمایشگاه رو، وقتی نشون دکتر دادم چشماش چهارتا شد، گفت غزل خانم همراهت کیه گفتم خودم تنها اومدم گفت ببخشید اینو میگم ولی شما مبتلا به یه بیماری نادر هستی و چهل روز بیشتر زنده نیستی، هیچ درمانی هم وجود ندارع اسم بیماریه عجیب غریب بود الان یادم نیست ولی دقیق یادمه گفت چهل روز بیشتر زنده نیستی، نمیدونم چرا نه ناراحت شدم نه ترسیدم فقط یک لحظه حس کردم تمام جهان سکوت کرد، تمام دنیا ساکت شد و حس کردم تمام سلول های بدنم وایساده من از مسیر مطب تا خونه نمیدونم چجور‌خودمو رسوندن خونه، فقط تنها کاری که کردم دقیق چهل روز رو نوشتم و هر روز خط میزدم، تصمیم گرفتم تمام کارایی که دوست دارمو انجام بدم، اول رفتم سرخاک پدر بزرگ مادر بزرگم که پنج سال بود نرفته بودم، بعدش رفتم شاهچراغ زیارت کردم، بعداز اون رفتم با موتور دوستم، موتور سواری چون عاشق موتور سواریم، بعدش خونه تک تک کسایی که دوسشون داشتم رفتم هر روز رفتم طبیعت چون عاشق طبیعتم، هرچقدر نزدیکتر میشدم به روز موعود یکم ناراحت میشدم نه برای خودم برای مادرم که بعداز من قرارها چی سرش بیاد ادامه داره

اسفند۹۹ روز دوشنبه ساعت ده صبح هیچوقت یادم نمیره، دیگه اون آدم سابق نشدم💔 آرزوهام پودر شد، خدایا میبینی؟ من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاست💔 ثانیه به ثانیه که میگذره قلبم بیشتر مچاله میشه💔مادرم اشک هامو که میبینه دلش می‌شکنه💔از بابام متنفرم که باعث  این حال  بدم شد💔 از خدا پرسیدن بدترین عذاب واسه یه انسان مظلوم چیه؟ گفت بال هاش شکسته بشه💔 امام حسین آخرین امیدم به توعه یادته چهل شب برات نماز شب خوندم به حرمت همونا نجاتم بده💔روزگار بدی رو میگذرونم برام دعاکنید شاید نفس یکی از شما حق باشه💔الان حاضرم همه چیزمو بدم فقط خوب بشم💔افسردگی لعنت بهت💔تا ابد حسرت دندونپزشکی شهید بهشتی موند رو دلم💔خدایا تروخدا😭😭😭باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم، دل بشود⁦❤️⁩                                                «چه بسیار تقدیرها که به تدبیرها میخندند»من این جمله رو زندگیش کردم💔                                         من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاس🙃💔            ما همیشه از کسایی که دوسشون داریم ضربه میخوریم💔 شدم مثل دختر بچه ای که تنهایی با عروسکاش بازی می‌کنه💔  گاهی وقتا از تنهایی و شدت غم شده شش ماه اصلا از خونه بیرون نرفتم پس با من از تنهایی و غم حرف نزن💔 میگن دردی که تورو نکشه قوی ترت می‌کنه ولی من میگم می‌کشه ولی جوری که هر ثانیه می‌میری💔 خدایا من از درگاهت با دل شکسته چشم گریون و قلب پراز درد نا امید و دست خالی برگشتم💔

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خلاصه، تقریبا همه کارایی که دوست داشتنو انجام دادم، رفتم برای آخرین بار کافه شهرمون با چندتا از دوستای بچگیم وقت بگذرون هیچکسی هم هیچی نمیدونست حتی خانوادم فقط خودمو خدا میدونستیم، وقتی رفتم کافه، یهو عشق قدیمیمو دیدم، خیلی یهویی، و انفاقی، کسی که منو عاشق کرد بعدشم به بدترین شکل ممکن ولم کرد من تا شش سال نتونستم فراموشش کنم بعداز اون هم هرگز تو چشم پسری هم نگاه نکردم چه برسه دوست بشم،‌وقتی دیدمش اینگار خواست خدا بود همونجا نابود شدم، اومدم خونه از شب تا صبح تا دوروز فقط گریه میکردم خیلی زیاد، دقیقا یک شب که بشدت گریه میکردم گفتم یا ابوالفضل به دادم برس من حال دلم اصلا خوب نیست دستمو بگیر من تا قبل از دیدن اون هیچ‌یک نبود ولی یهو بهم ریختم

اسفند۹۹ روز دوشنبه ساعت ده صبح هیچوقت یادم نمیره، دیگه اون آدم سابق نشدم💔 آرزوهام پودر شد، خدایا میبینی؟ من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاست💔 ثانیه به ثانیه که میگذره قلبم بیشتر مچاله میشه💔مادرم اشک هامو که میبینه دلش می‌شکنه💔از بابام متنفرم که باعث  این حال  بدم شد💔 از خدا پرسیدن بدترین عذاب واسه یه انسان مظلوم چیه؟ گفت بال هاش شکسته بشه💔 امام حسین آخرین امیدم به توعه یادته چهل شب برات نماز شب خوندم به حرمت همونا نجاتم بده💔روزگار بدی رو میگذرونم برام دعاکنید شاید نفس یکی از شما حق باشه💔الان حاضرم همه چیزمو بدم فقط خوب بشم💔افسردگی لعنت بهت💔تا ابد حسرت دندونپزشکی شهید بهشتی موند رو دلم💔خدایا تروخدا😭😭😭باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم، دل بشود⁦❤️⁩                                                «چه بسیار تقدیرها که به تدبیرها میخندند»من این جمله رو زندگیش کردم💔                                         من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاس🙃💔            ما همیشه از کسایی که دوسشون داریم ضربه میخوریم💔 شدم مثل دختر بچه ای که تنهایی با عروسکاش بازی می‌کنه💔  گاهی وقتا از تنهایی و شدت غم شده شش ماه اصلا از خونه بیرون نرفتم پس با من از تنهایی و غم حرف نزن💔 میگن دردی که تورو نکشه قوی ترت می‌کنه ولی من میگم می‌کشه ولی جوری که هر ثانیه می‌میری💔 خدایا من از درگاهت با دل شکسته چشم گریون و قلب پراز درد نا امید و دست خالی برگشتم💔

کم چرت بگو عامو

من سر تشخیص تالاسمی مینور ازم تو یه ماه و نیم سه تا آزمایش خون کامل گرفتن

چجوری بیماری لاعلاج رو همینجوری تشخیص داده و رفته ؟

اقدام درمانی؟ قرصی ؟ دارویی؟ بستری شدنی ؟

جینگیلی هسدم با سابقه دوبار تعلیق در شش ماه پاترهد اعظم . خانوم مهندس آینده  

اونقدر ابوالفضل و صدا زدمو اشک ریختم داشتم خفه میشدم یا اشک خوابیدم 

خلاصه چهل روز رسید من هر روز که بیدار میشدم می‌دیدم زندم و نکردم ته دلم خالی میشد تپش قلب می‌گرفتم 

اینگار منتظر بودم!

تقریبا ده روز گذشت من رفتم پیش دکترم، برام آزمایش نوشت اینبار یه جای دیگه رفتم اما معتبر تر از جای قبل 

جواب ازمایشمو دوساعت بعدش دادن فرستادم واسه دکترم گفت دختر تو هیچیت نیست! گفتم مگه میشه گفت سالمی 

نمی‌دونم چرا همونجا زدم زیر گریه 

رفتم اون آزمایشگاه قبلی خلاصه کلی پیگیری کردم تا مال یه خانم ۵۵ ساله بوده 

خیلی برام عجیب بود این اتفاق

اسفند۹۹ روز دوشنبه ساعت ده صبح هیچوقت یادم نمیره، دیگه اون آدم سابق نشدم💔 آرزوهام پودر شد، خدایا میبینی؟ من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاست💔 ثانیه به ثانیه که میگذره قلبم بیشتر مچاله میشه💔مادرم اشک هامو که میبینه دلش می‌شکنه💔از بابام متنفرم که باعث  این حال  بدم شد💔 از خدا پرسیدن بدترین عذاب واسه یه انسان مظلوم چیه؟ گفت بال هاش شکسته بشه💔 امام حسین آخرین امیدم به توعه یادته چهل شب برات نماز شب خوندم به حرمت همونا نجاتم بده💔روزگار بدی رو میگذرونم برام دعاکنید شاید نفس یکی از شما حق باشه💔الان حاضرم همه چیزمو بدم فقط خوب بشم💔افسردگی لعنت بهت💔تا ابد حسرت دندونپزشکی شهید بهشتی موند رو دلم💔خدایا تروخدا😭😭😭باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم، دل بشود⁦❤️⁩                                                «چه بسیار تقدیرها که به تدبیرها میخندند»من این جمله رو زندگیش کردم💔                                         من خیلی وقته مردم فقط جسمم اینجاس🙃💔            ما همیشه از کسایی که دوسشون داریم ضربه میخوریم💔 شدم مثل دختر بچه ای که تنهایی با عروسکاش بازی می‌کنه💔  گاهی وقتا از تنهایی و شدت غم شده شش ماه اصلا از خونه بیرون نرفتم پس با من از تنهایی و غم حرف نزن💔 میگن دردی که تورو نکشه قوی ترت می‌کنه ولی من میگم می‌کشه ولی جوری که هر ثانیه می‌میری💔 خدایا من از درگاهت با دل شکسته چشم گریون و قلب پراز درد نا امید و دست خالی برگشتم💔
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792