استرس رو من بیچاره داشتم که دزد کیف بابامو زده بود و داخل کیفش شناسنامه و کارت ملیش بود
تا ۱ ساعت قبل محضر نمیدونستم باید برم محضر یا نه چون شناسنامه اش نرسیده بود.
بعد خبر دادن رسیده بدو کاراتو بکن با چشم گریون رفتم ارایش کنم جلو اینه که برق رفته بود منداخل تاریکی ارایش میکردم...😂