من دو هفته پیش مریض شدم و بعدش شوهرم مریض شد و هفته پیش تازه که خوب شده بودم که یروز صبح بیدار شدم دیدم قفسه سینم درد میکنه حدسم این بود ماله ورزشه دیگه خونمو تمیز نکردم
امروز شوهرم زنگ زده مامانم میگه میخواد بیاد خونمون منم گفتم شرایطمو دیدی که من ۲ هفتس خونمو جارو نزدم میگه مامانم گفته هیچکار نکنید😐
میگم نمیشه بابا زشته من روم نمیشه میگه چطور مامانت میاد زشت نیست(من حالم بد بود مامانم اومد بهم سر زد ظرفامو شست)هر چی بهش گفتم ادم با مادرش رودروایسی نداره ولی با بقیه داره
خلاصه که حسابی دعوا کردیم ولی اخرش گفتم اگه بیاد من میرم خونه مامانم اینا که مجبورش کردم با این حرف بگه نیاد
اخه من خودمم روم نمیشه خونم کثیف بعد میشناسم خودمو بیاد که نمیشه من دست به سیاه و سفید نزنم
بخاطر عصبی شدن و اینکه رفتم یه کوچولو اشپزخونه رو مزتب کردم بدتر شدم و هر چی مراعات کرده بودم خراب شد😔