2777
2789

دو شب پیش ناراحتش کردم

حالش خیلی بد شد و کل شب رفته بود ی جایی تنهایی توی سرما وقتی برگشته بود چشماش قرمز و رنگش کبود بود… 

تا این حد عصبی ناراحت بود ازم

دیشب هم اومد خونه جا جدا انداخت منم ب روی خودم نیاوردم 

دیدم همچنان عصبی 

بیدار شد بره سرکار دیدم یه ساک برداشته(لباس و اینا هم ریخته توی ساک که بره توی دلم گفتم اگه رفت ماموریت مطمنممم دعوامون برا اولین بار کش دار میشه🥹

خیلی ناراحتم خیلی

قرص جدید معده گرفتم بهم نساخت بدنم بی حس دهنم تلخ تلخ 

منم از شرایط استفاده کردم اخ ناله کردم گفتم حالم بده

اومد ماساژم داد و اسممو صدا کرد🥲🥲هیچ وقت اسمم نمیگفت صدام میکرد گلم یا عزیزم امشب اسممو گفت😭

یکم بهش اب داد و خوراکی 

بعد رفت😭با اینکه حالم خوب نشده😭قبلا میدونست خوب نیستم میگفت گور بابای کار هیچی مهم تر تو نیست😭اما امشب رفت ساکشو هم برده بود 

کاش جلوی زبونمو میگرفتم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ببخشید تاپیک قبلتوخوندم وبهت حق میدم ناراحت باشی وحق روبه شمامیدم وشوهرتن مقصر خودتواذیت نکن توهم جوابشودادی خوب کردی المی فازعذاب وجدان نگیر خودتوجمع کن دخترخوب 

گاهی انسانم آرزوست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز