2777
2789
عنوان

ازشوهرم متنفرم مرتیکه هرزه کارای زشتی جلو دخترم انجام میده

| مشاهده متن کامل بحث + 13046 بازدید | 184 پست
ببخشید یه سوال نگران شدم ما بچه نداریم ولی شوهرم باهام شوخی میکنه بعضی موقع ها تو تنهایی خودمون این ...

ببین من اگه بچم نبود ازین شوخی میکرد مشکلی نداشتم این احمق از عمد جلو بچه اینکارو میکنه

در سرم جنگ های بسیاریست! و تنها کُشته اش منم....

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

کاش طلاق بگیری

بهتری جانِ دلم؟

اگه دخترم صدام میکنی،من رو جای دخترت میبینی،من خیلی خوشحال میشم🧡لطفا اگه فرزند نوجوان داری بخون نوجوانی بابت کمبود محبت از پدر و مادرم و جزو متشنج خونه افتادم تو راه هایی که هنوزم عذاب میکشم و ازدواج و همه چیمو بهم زد همون اشتباهای نوجوانی هر چقدم کنترل کنی باز نمیفهمی اگه از خونه زدن چه کارایی ازشون بر میادخواهش میکنم ازتون التماستون میکنم هواشونو خیلی داشته باشین بزار تفریح کنن برن باشگاه کلاس نقاشی استخر خودت باهاشون فیلم ببین اتاقشونو دیزاین کن هر از گاهی برین خرید هیچ عیبی نداره لوازم آرایشی کم داشته باشن برای دل خوشی خودشون مراقبت پوستی بگیر براشون تموم کارای کوچیکی که اگه یه ذره برای من انجام میدادن من الان حال و روزم این نبود🖤در حال مبارزه با افسردگی هستم،لطفا اگه راهکاری برای این دوران میدونی،یا خودت از این دوران عبور کردی باهام حرف بزن و بهم امید بده.ممنونم دوست خوبم.میشه اگه نینی دارین تو دلتون یا پیشتون اسمشو بهم بگین یا اگه امکانش هست عکسشو برام بفرستین؟بچه ها تنها چیزین که وصلم میکنن به دنیا،حالمو خوب میکنن،خودم کلی آرزو برای نینیم داشتم،نشد.دوستون دارم.

بچت گناهی نداره اگر توان جدا شدن داری تنها راه گذاشتن دوربین مخفی تو خونست یک هفته مدرک جمع کن بعد برو  شکایت کن و طلاق بخواه و حظانت 

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .

اگه برای مشاوره رفتن مشکلی دارین و اینکه می دونید برادر همسرتون میتونه حتی کوچکترین کمکی تو حل این مشکل داشته باشه حتما بهش بگین. 

فعلا اولویتتون حل این مشکل باشه حالا از هر راهی ک خودتون بهتر می دونید چون شناخت شما از همسرتون بیشتره. 

الانم پا شو گوشی رو برای چند لحظه بذار کنار چند نفس عمیق بکش و از دخترت دلجویی کن نذار اضطرابش بیشتر تز اینی ک هست بشه

تحصیل کن؛ این بزرگترین لطفی است که میتوانی در حق خود کنی...  خانم معلم... مامان امیر و ثنا
بهتری جانِ دلم؟

چقدر شما مهربونی 

نمیدونم چی بگم خجالت میکشم بگم از حالم 


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

تنها راهی که به ذهنم میرسه همینه الان عذاب وجدان داره خفم میکنه بخاطر اون آشغال بچم زدم

اسی من همین بدبختی کشیدم

منم دختر خانواده بودم بابام خیلی هرزه بود از نظر روانی هم مشکل داشت 

شبا ک ما کامل نخابیده بودیم صداشو با مامانم‌میشنیدم گریه ام‌میگرفت 

شلوار پاره تو خونه میپوشید ..

حتی پیش زنای خرابم میرفت 

فیلمای مستهجن تو گوشیش بود جلو من میدید..همیش ازش میترسیدم دستش هم تصادفی میخورد بهم فاصلمو ازش زیاد میکردم حتی تو تاکسی راحت نبودم پیشش بشینم 

نمیدونم فک میکرد من بچه ام یا چی ولی هنوزم احساس امنیت ندارم 

اگ نمیخای دخترت بدبخت شه اون کثافتو از زندگیت حذف کن

من هیچ وقت پدر مادرمو نبخشیدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792