سلام
18سالمه و امسال 12م هستم یک سری مشکل با مادرم دارم و در این زمینه از شما راهنمایی می خوام
قضیه بیشتر مربوط به درس و مشقمه،اول سال من یک غلطی کردم رفتم قلمچی ثبت نام کردم و به دلایلی تصمیم گرفتم دیروز برای اولین بار آزمون رو شرکت نکردم و از دیروز مادرم یک سره داره باهام دعوا می کنه که بابات 8میلیون پول قلمچی داده و تو حتی یک آزمون هم شرکت نکردی بعد زنگ زد به بابام که بیا بچت از اول سال آزمون ها رو شرکت نمی کنه پولمون رو ریختیم دور بعد زنگ زد به خالم بعد به مادربزرگم و ...جالبیش اینه من دو هفته قبل از آزمون دیروز باهاشون هماهنگ کرده بودم که به این دلایل من این آزمون رو استثنا شرکت نمی کنم و اونا هم موافقت کردند اما نمی دونم چیشده الان از این رو به اون رو شده
سر این موضوع با مادرم دعوام شد بعد بحث جلو کشید که گفت من بخواطر تو امسال هیچ جا نرفتم و زندگیم رو جهنم کرده در حالی که تمسال بیشتر از هر سالی داره مهمانی میره،یه دایی دارم،از سال 96 حتی تماس تلفنی هم با هم نگرفته بودند نمی دونم چرا امسال حس خانواده دوستیش گل کرده امسال که کنکورمه 4 دفعه با همین داییم که باهاشون دعوار داریم رفت و امد کرده،یه دایی دیگه دارم فقط این ماه 3 دفعه باهاش رفت و آمد داشتیم،اول مهر یک هفته رفت سفر،او تابستان یک ماه رفتیم خونه خواهرش و در کل هفته نیست که مهمونی نداشته باشیم اجازه هم نمیده من تنها خونه بمونم
بعد بحث سر باشگاه شد،پاییز مادرم میگفت برو باشگاه اما من چون تا ساعت 3 مدرسه بودم فرصت نمی کردم الان که مدرسه تموم شده بهش گفتم می خوام برم باشگاه اما میگه کنکور داری حق نداری بری
سر این مباحث و مباحث دیگر باهاش دعوام شد و صدامو بردم بالا الان هم ازم ناراحته هر کاری هم می کنم آشتی نمی کنه فردا هم روز مادره الان من چکار کنم؟
