خسته شدمممم اونایی که نزدیک خونه مادرشوهرن بگید شما هم مثل منید خیلی اذیت میشم آرامش ندارم همش استرس دارم گوشیم زنگ میخوره مادرشوهر نباشه بیادخونه یا بگه بیا خونه مون آدم بدی نیست اصلا ولی آسایش ندارم دوس دارم هفته ای یه بار ببینمش نه هر روز🥲
ماهم نزدیک همیم پیاده یه ربع راهه
با ماشین سه چار دقیقه
ولی هفته ای یبار میریم کلا
شش ماهه ازدواج کردیم
گاهی وقتها خیلی هم دورن ازت ولی اصرار دارن که یا بیان یا شما برید
و منی که تو یه ساختمونیم 😒🙄😐
دقیقا
ترو خدا نگووو.... از همین میترسم حالا تو نزدیکی ما بالاسرشونیم. تک پسره. اگر حرفی بزنم دیگ هیچ میگن.دختره پسرمونو جدا کرد و... حالا خیلیم با مامانش با هم سازش ندارنا نامزدم. ولی خب اگر اسم خونه جدا اوردم همشون باهام دشمن میشن. پشیمونم از روز اول قبول کردم😭 البته بگم هرچیم بگن یا بخان دخالت کنن ما کار خودمونو میکنیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز