2777
2789
عنوان

مامانم شب یلدا آبرمو برد پیش خانواده شوهرم😫🤦

| مشاهده متن کامل بحث + 2467 بازدید | 92 پست
ن بابا قشنگ همه دیدن ،تازه میگم پدرشوهرم حواسش نبود بابام گفت اونارو براچی جمع میکنی اونم برگشت نگا ...

چشم ابرو نکردی؟

‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چشمِ خود بستم که دیگر چشمِ مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه من میبینمش

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اسی بنظرم ازین ب بعد دعوتم کردن خودت نگوبهشوننمیخوام اعصابتوخورد کنما چون میدونم خودت ب حدکافی ناراح ...

یه قاعده کلی هست که وقتی آدم ها هول می کنند یا عصبانی هستند ضریب هوشی اشون سی درصد میاد پایین  یه کارهایی انجام می دن که در حالت عادی اصلا انجام نمی دن 

من خودم تو همچین موقعیت هایی یه کارهایی می کنم که بعد خودم خودم می خورم که فلان حرف چی بود زدم یا چرا فلان کار کردم؟

برای یه لحظه درد، یه عمر افتخار ارزشمند رو از دست نده!

یا خداااااز عمد نکرد این کارو؟؟؟ تصورشم موهای تنمو سیخ کرد

نمی دونم بعدش گفت می خواستم ببرم با دایی تون بخورم!  الله اعلم! 😫😫😫 کلا آبرومون پیش همسایه ها برد! 

برای یه لحظه درد، یه عمر افتخار ارزشمند رو از دست نده!

نمی دونم بعدش گفت می خواستم ببرم با دایی تون بخورم! الله اعلم! 😫😫😫 کلا آبرومون پیش همسایه ها برد ...

چه تجربه بدی واقعا😑

کاری میکنن آدم روش نشه کسی رو معرفی کنه

  دوستت دارمی برای پدرم که همیشه تلاش کرد بدترین نباشد، و دوستت دارمی برای مادرم که همیشه تلاش کرد بدترین روی پدرم را نبینم.

نمی دونم بعدش گفت می خواستم ببرم با دایی تون بخورم! الله اعلم! 😫😫😫 کلا آبرومون پیش همسایه ها برد ...

میگفتی دایی کوفت بخوره با این انتخابش

‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چشمِ خود بستم که دیگر چشمِ مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه من میبینمش

چقد سخت میگیرید😐

من از خودم ازاین حرکت متنفرم

روم نمیشه همچین کاری کنم

ولی خب بعضی ادمارو دیدم که اینجوریه اما چه اشکالی داره سهم مرغ خواهر شما میموند تو سفره اسراف میشد باید میریختن دور خب

از یه جهت حرکت مامانتون خوب بوده 

و اینکه شوهرتون خیلی بیشعوره دیگه چیزی که خریده و خورده و برده شده تموم شده رفته دلیلی نداره به روت بیاره 

زشت شده اضافه ها میموندن خودشون میخوردن دیگه فرداش 

‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چشمِ خود بستم که دیگر چشمِ مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه من میبینمش

تو خانواده شما آدمای خاکی اینجور رفتاری دارن؟

من خودم پارسال خانواده ی شوهرمو دعوت کردم به خاطر زیاد بودن خوراکی همه نتونستن چیزی بخورن و گفتن سیر شدیم خودم مشما فریزر اوردم بردن با خودشون. تو خانواده ی شوهرمن اصلا بد نمیدونیم و کسی تعارف نداره باکسی 

مامان اسی خودش برداشته ضایع بوده کارش اونم خونه ی مادرشوهر دخترش ادم خونه ی کسی که نمیدونه طرز فکرشون چیه اون کارو نمیکنه

اصن تو عمل انجام شده قرارگرفتم سرمو انداختم پایین فقط عکس‌العمل نشون ندادم ب خواهرم قایمکی گفتم اونم ...

عزیزم ناراحت نباش دیگه اتفاقی که افتاده، 

شما سعی کن خودت با کلاس باشی فراموش میشه

بنظرم یه بار دیگه که خونه مادر شوهرت دعوت بودی شما هم یه چیزی درست کن ببر مثلا یه دسر یا خورشت فسنجون یا..‌

و اگه تعارف کردن اصلا چیزی با خودت نیار

من خودم پارسال خانواده ی شوهرمو دعوت کردم به خاطر زیاد بودن خوراکی همه نتونستن چیزی بخورن و گفتن سیر ...

مگه آدم هرجا مهمونی میره باید حتما چیزی بخوره؟ هدف بیشتر دور هم‌بودنه بعدشم شما خودتون این کارو کردید فرق دارع تا یه نفر یه تیکه مرغ بزاره لا نون بزاره تو کیفش

مامانت باید میدونیت شوهرت و خانواده اش ادمای خاکی ای نیستن و دک و پوز دارن این کارو نمیکرد

این خاکی بودن نیستا،دله بودنه

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر      لای موهای تو گم کرد خداوندش را ...🥀🥀     دشمنت را هم چو میخ خیمه می خواهم ، مُدام                  سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان در گــردنش 🥺🥹💫💫
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز