هر مراسمی میشه ی دور داغون میشم و این قضیه تا ابد برام ادامه داره یلدا میشه یلدایی عروسا رو میبینم عروسی میشه پا گشا میشه بله برون میشه هر چی ببینم داغ دلم تازه میشه تنفرم ازشون شدید تر
هیچ وقت نمیبخشمشون بخاطر ظلمایی ک بهم کردن
درکت میکنم...
تو خودت باید جلوشون می ایستادی .
هیچکس دیگه نمیتونست
نمیکم این چیزها مهم نیس
اما اززش نداره ذهنت رو درگیر نگه داری و به خودت اسیب بزنی
رها کن
خودت شروع کن برای خودت و همسرت خاطره‌های قشنگ بساز
من دیشب مهمون دعوتشون کردم هم پدر مادر خودم هم اونا.موقع رفتن همسرم بردتشون نمیدونم بهش چی گفته بودن مثل چی عصابش خرد بود.با اینک سه روز کار کرده بودم و نهایت احترامو گذاشتم.خدا لعنتشون کنه همین
تو مراسم خاستگاری جلسه آخر باید راجب رسم و رسومات صحبت بشه و توافق بشه ما فامیلمون که رفته بود خاستگاری خانواده عروس گفته بودن یلدا نوروز روز زن قربان و فطر و این جور مناسبت ها رسم داریم سال اول به بهترین شکل برگزار بشه فامیل ما هم قبول کرد و هر مراسم که میشد یه تیکه طلا و چیزای دیگه میخرید
بحوطلا و لباس و هدیه نیست میخوام بگم حنبه مادیش مد نظرم نیست حرف بی اهمیتیه ارزش قائل نشدنه بی احترامیه
اینکه کسی تا این حد کوچیکت کرده و نتونستی جواب درستی بدی خالی بشی نمیزاره اروم شم و حرص نخورم
بیخیال باور کن با اینجور چیزها هزار جور مریضی میگیری پیر میشی موهاتم سفید میشه خود خوری نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز