دیشب بچمو فرستادم خونه بابام
خودم مریض بودم نرفتم خواهرم اومد دنبالش شوهرم اومد گفت چرا بچه رو فرستادی نباید میرفت منم زنگ زدم برش گردوندن یه ساعت فقط اونجا بود
از دیشب تاحالا اینقد حالم بده اعصابم خرده نمیتونم اروم شم
بچم یه هفته بیمارستان بستری بود
بعد ک اومدیم خونه خودم مریض شدم
چن روزی بود تو خونه حوصلش سررفته بود
خودش خیلی دلش میخاس بره