بنظر من هدف مادرشوهر و پدرشوهرت واقعا عوض کردن حال و هوای تو بوده
چون میگی که فقط پدر و مادرش بودن پس همه تدارک و سعیشون برای دل تو بوده
(اگر غیر از این بود و بقیه بچها بود میشد فکرهای منفی کرد)
الان از نظر روحی فشار روته، پس فشارهای فکری دیگه هم برای خودت نتراش،
درسته بخاطر درس خواهرت نمیشه بری خونه مادرت یا بری مهمونی و دورهمی، مردم حرف درمیارن و دوست داری احترام پدرت نگه داری
ولی باتوجه به شرایط و موقعیت خودت از روش های جایگزین دیگه استفاده کن تا گوشه گیر و افسرده نشی، بیشتر خودت رو سرگرم کن و به بهانه بچه برو پارک و بیرون و تو اجتماع باش و کمتر فکر و خیال و وسواس فکری به خودت انتقال بده کی چکار کرد و کی چکار کرد و ذهنت مشوش نکن که بیرون اومدن از این منجلاب ذهنی سخت میشه
برای پدرتون خیرات و فاتحه بفرست تا دلت آرومتر بشه، با گریه و گوشه گیری شرایط بدتر میشه،
خداوند به دلت آرامش بده و روح پدرتون قرین رحمت