2777
2789

ما دیروز رفتیم سفر یکروزه تا سرشب برگشتیم قرارشد بعد بریم خونه مامانم اینا واسه شب یلدا.

مادرشوهرم اومد تو خونمون من هم تو سالن بودم هم میرفتم تو اتاق پشت سر بچه هام ، شوهرمم تو حیاط کار داشت.

یهو مادرشوهرم بلندشد از خونمون رفت تو حیاط نمیدونم چی گفت که شوهرم آتیشی شد اومد تو خونه کللللی دعوا راه انداخت بعدشم ساعت۸گرفت خوابید.


من با مادرشوهرم رابطه خوبی ندارم توی این چندسال که عروسشم اون ظلمی نیس که در حقم نکرده باشه اصلا قلبو دلم باهاش صاف نمیشه.


ازش بیزارم از صبح تا شب در حال غر زدنو نفوینو تیکه انداختنه ،اگر بچه نداشتم و شوهرمو دوسنداشتم از این زندگی میرفتم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خب خیلی نامفهوم بوداول باید بفهمی چی گفته؟بعدم مشکل شوهرته که دهن بینه

بخدا اولین باره توی این چندسال شوهرم همچین رفتاری کردـاونم دیگه خسته شده بین دعواهای ما

خب اگه زندگی و بچه هاتو شوهرتو دوست داری به خاطر آرامش خودت و شوهرت با مادر شوهرت کنار بیا حتی اگه شده تظاهر کن چون مادرشوهرو نمیشه حذف کرد از زندگی 

پروردگادا دلتنگ فرزندانم هستم💔معجزه ای کن ...یک نگاه ،یک لبخند و یک آغوش از سمتشان ... 

میگم که دعوا حسابی بینمون پیش اومد

چی بگم والا واقعا بعضی مادرشوهر ها شاااید از سر دلسوزی چیزی بگن ولی طرف اشتباه برداشت کنه شاید سوءتفاهم پیش اومده عزیزم کاش بپرسی ازش با گفت و گو مشکلات و حل کنید نه دعوا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز