همه اولش که نو عروسی دوستت دارن بعد عادی میشه

ای من ریدم تواون اخلاقی ک بدش عوض میشه 

خب به مرور وقتی شناخت از همدیگه بیشتر بشه با خصوصیات بد  همم بیشتر آشنا میشن زده میشن و کم کم از چشم میفتن بهترین کار فاصله با خونواده شوهر هست 

اخلاق شماام شرطه

بعدم نه با جان ذوق کن نه بدون جان گفتن ناراحت شو

هر کی بهم احترام نزاره صدبرابرشو جبران میکنم واسش 

بخدا من از اولم دوسم نداشتن و آدم حسابم نکردن ، عقده ی یه روز ، یه روز محبتشون موند به دلم 

والا مال منه بدبخت که قهر و افاده مادر شوهرم از سالن عروسی شروع شد من داشتم میرقصیدم پشت به من نشست هیچ کدوم از خاله های داماد و خواهر شوهرم نگاهم نمیکردن . عروسی میرم همش بغض دارم سره عقد توی سالنمم نیومدن

حالا تیکه ‌کنایه که کثیفه ولی بعضی عروسا هم چنان خودشونو بالا میگیرن که اطرافیان خسته میشن رفتارشون عوض میشه

ولی در کل اره دیگه به مرور همه چی عادی میشه ادمای دیگه ماجراهای دیگه میاد وسط ، همه مشغول خودشونو روزمرگی ها میشن

منم بعد 5 سال خون جیگر خوردن به این نتیجه رسیدم

عزیزم منم قبلا از این حس ها زیاد سراغم میومد مخصوصا وقتی می‌دیدم بین من و جاریم فرق میذارن ولی بعدش با خودم فکر کردم گفتم اصلا اینا کی هستن که من واسم مهم باشه محبتشون؟ خودم و خانواده م که به خودم محبت میکنیم کافیه 

اینو همیشه واسه خودم تکرار کردم که نیازی به محبت اونا ندارم و دیگه هیچ تلاشی نمیکنم توی چشمشون عزیز باشم 

فقط احترامشون رو نگه میدارم و رابطه م رو حفظ میکنم اما دیگه هیچ اهمیتی ندارن ‌‌‌‌‌‌‌

آخ قربون دهنت اصن اینا کی هستن؟ اخه احترامم میذاریم هوا برسون میداره . من که 2 ساله کامل کات کردم شوهرمم قهره . ولی همش پیامای توهین آمیز میفرسته برای همسرم انقدر به من توهین میکنه که همیشه میگم خدایا این چجوری میخواد جون میده

یا خدا بازم خوبه شوهرت شناختشون و قهره 

شوهر من خیلی طرف خانواده ش هست و بهش حق میدم خب بلاخره مادرشه

یه روز که خیلی داغون بودم با خودم گفتم خب اصلا دوستم نداشته باشن مگه خدا هستن که بخوام غصه بخورم ؟ خدا باید منو دوست داشته باشه