وای ما رفتیم شما شوهرم گف من خسته ام پسرمم گفت از چاپلوس بریم همون چالوس خودمونه که پسرم میگه چاپلوس من نشستم واااای مادر شوهرمم کلا جلو میشینه میگه پشت قلبم میگیره وااای نگم برات چقدر سکته دادمش روحم شاد شد سر هر پیچ یه دور سکته میکرد 🤦♀️🤣
ولی آخرش چون ماشینو تازه از شرکت گرفته بودیم سوئیچ ترمزش نیم سوز بود بعد تو راه موندیم زنگ زدیم شرکت اومد وتا بقیه اشو بکسل کرد بعد مادرشوهرم به مردِ میگفت عروسم قدش کوتاهه پاش به گاز نمیرسه انقدر اینو گفت آخر مردِ گفت بابا خانم چه ربطی داره
بعد چند وقت به شوهرم گفت بریم قم شوهرم دستش شکسته بود گفت نمیتونم رانندگی کنم زنگ زد به من گفت گفتم نه من قدم کوتاهه پام به گاز نمیرسه بعد گفت چطور پسرتو همه جا میبری الان تیکه میندازی گفتم آره دیگه همینه😁😁😁
حالا قدم ۱۶۰ بخدا زیادم کوتاه نیستم