2777
2789
عنوان

اول صبحی سر مادرش با من دعوا گرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 2174 بازدید | 112 پست
باز اون خوردنی خودتون رو میاره

استیکر میزنم نمیاره

ولی ما خودمون رو داریم میاریم!خخخ

فرق ما اینه پسراش دیگه دستشو خوندن

ما جاری‌ها و نوه‌هاش هم که بزرگن خودمون دست به کار میشیم میاریم

وگرنه به خودش باشه که آره نمیاره 

به شدت خسیس و مفت‌خور و حاضری‌خور

آب از دستش نمی‌چکه

همسرمم بهش تیکه انداخت،گفت مامان شنیدم کلی آجیل خریدی

آجیلات کو؟!


معلمم؛یه معلم که عاشقِ کارشِ  

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

قرار بود بریم خونه مادرم بعد خونه مادر شوهرم دیگه شوهرم نشست با شوهر مامانم گپ زدن ساعت شد یازده شوه ...

خوب پس تقصیر پسر خودش بوده 🥴 

ولی بیچاره الان کلی تدارک دیده بوده 

ببین مثلا یلدا بود رفت نشست سرشم بست که وای سرم سر بچه ها داد میزد که من مریضم اروم بشینین اونم الکی ...

ای    بابا   منم   این رفتار  هاروو  دیدم   بقضم  کردم   حتی   نرو   ابنچیزا  تکرار شدنش  افسردگی   میاره اگ  حساس  باشی

همون اجیل پشمک تو خونت میدادی بچه ات بخوره پاتم خونه هر ننه قمری نمیزاشتی از ماست که برماست خوانده بجا ناخوانده کجا نرو خواهر من جای برات احترام نمیزارن نرو تمام

❤️‍🩹 I`m ok                                                         

واقعا کارش زشت بود 

مامان من میز میچینه شام واسه بچه ها کادو یلدایی میگیره چجوری روشون میشه ؟

انقدر بالا پایین میزاره عروسمون خوشش بیاد 

من باشم تعارف ندارم میگم مادر جون اجیلا کجاست با پشمکا بدید تا میز بچینیم دور همیم یا به شوهرم بلند میگفتم فلانی جان اجیل اینا رو بیار تا میز بچینم 

یا تا دخترتون پسته میخواست میگفتی برو ب مادر جون بگو عزیزم 


اونا هم بودن

پا میدشی میگفت وای مادرجان سرت درد میکنه؟ بذار برات اب و گلاب بیارم . میرفتی برای اب و گلاب میاوردی و پشت بندش هرچی خریده بودی میاوردی میچیدی رو میز میگفتی مادر شما سردرد داری بلند نشو من خودم میارم غریبه که نیستیم . خودمون پذیرایی میکنیم . 

اینجور ادم باید روت رو سفت کنی خودت بلند شی 

اون مادر که درست شدنی نیست، ولی من حای شما جاری ها بودم. خودم میرفتم عر چی خریدیم میاوردم میزاشتم وسط ، میگفتم بفرمایید نوش جان کنید. بعد ببینم جرات میکرد اون زن که بگه نخورید! باید یزنید به اون راه خودتونو، 

چطوری اخه مادرش خوب مادره قبول خواهرش چی

برای خواهرش هم احتمالا مادرش میگه که شما باید هواش رو داشته باشید ، داداشش هستین ، شما باید پشتش باشید خانواده شوهر نگن بی کس و کاره و اذیتش کنن و از این حرفا 

تک دختره خواهر شوهرت ؟

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم

بعضی بزرگا فقط اسمشون بزرگه 

به بعضی مادر شوهرا باشه توقع دارن پسرشون لقمه رو ازدهن زن و بچه بکشه بده به اونا 

۹ ساله ازدواج کردم هرسال یلدا خونه پدرم هستیم 

همه چیزو خودش با میل خو ش می‌خره 

خدا شاهده یکبار هم نمیگه نداریم نداریم 

یه سال شوهرم میوه خرید واسه یلدا بردیم خونه پدرم 

گفت دیگه این کارو نکنین .... 

ولی حیف که دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه 

مادرم در قید حیات نیست 

و این چندروز روز مادر عذاب آور ترین روز برای منه 

خدا همه ی مادرا رو حفظ کنه 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز