یهودمثل جن زده ها بیدار شده شوهرم ساعت شش صبح
گفت نون بخرم بیام تا دخترم بیدار نشده برای مدرسه برم سرکار شلوغم
گفتم باشه اومد داشتم چای دم می کردم
میگه موجودی کارت من کمه برای مادرم باید کادو بدم برای خواهرمم بدم
تو هم بمون ماه بعد
یعنی خون به مغزم نرسید
گفتم مادرت زاییده تو رو
خواهرت این وسط چیکاره ست
روز دختر با دو تا بچه براش کادو می خری روز زن کادو می خری
نکنه زنت ه حبر ندارم
اینم بگم خواهر کوچک شه
گفتم من انتظار کادو ندارم ازت
تو هم قرض مه به من داری یک و نیم همونو پس بده
اونم که رفت کلی حرص خوردم کدوم مادر اخه
فقط زاییده
دیشب یلدا اونجا بودیم نزدیک دو تومن هم اجیل و پشمک اینا خریدیم بردیم
یدونه نیاورد
از اول سرشو بست گرفت نشست چون دخترا عنترش نبودن
منم چای اوردم دیدم بقیه جم نمی خورن
خونه خواستم یکم از اجیل بردارم اقا بهش برخورد که از سهم که مامانم میده بیار
خود پدرشوهرم کلی انار میوه گرفته بود
یعنی جوری گرسنه بودیم دخترمم گریه می کرد ده و نیم خونه بودیم ما
سر راه ساندویچ خریدیم خوردیم
برای این مادر نمونه ش دنبال کادو هست نه تربیتی داده به این شوهرم نه چیزی