عصبیم از دست خودم
پدر شوهرم بشدتتتت ادم شکاکی هست رفته شنود گذاشته توی کل خونشون😣😣
مادر شوهرم اروم داشت ی سری درد دا میکرد من با صدای یکم بلند ی چی گفتم باز مادر شوهرم توی گوشم گفت شنود هستا
راستش عصابم بهم ریخت خواستم بزنم بیرون دیگه خونشون نرم اما حال مادر شوهرم که دیدم موندم
شوهرم ب شوخی گفت شاید اومده توی خونه ما هم شنود گذاشته) از قبل خودم عصبی بودم توپیدم به شوهرم گفتم غلط کرده
همچنین کاری کرده باشه خونه رو اتیش میزنم شوهرم گفت خفه شو
ی دیقه بهم زل زد منم بروی خودم نیاوردم
( چون دو سه بار پدر شوهرم سر زده اومده بود تعجب کردم والا شایدم گذاشته)
خیلی عصبی بود منم عصبی بودم جفتمون حرفی نزدیم
من همیشه احترام ها رو نگه میدارم
اما یه بار قاتی دعوای پدر مادر شوهرم شدم( یعنی نخواستم که بشم خودشون باعث شدن و بعدش کلاااا فاصله گرفتم تا ارامش زندگیم حفظ بشه
گاهی ب اصرار مادر شوهرم میرم پیششون
تاپیک های قبلم هست پدر شوهرم سر مادر شوهرم دست بلند کرد
منم سر فحش کشیدم بهش و هولش دادم
همسرمم رفت بیرون الان اومد خونه صد بار زنگ زدم ج نداد… الان اومد میگم کجا بودی مردم از نگرانی خیلییی عصبی بود بهمم گفت حرومزاده امروز هیچ اتفاق دیگ ای بجز این ک ب پدرش گفتم حرومزاد نیفتاد