2777
2789

دیگه داشتم میترکیدم واقعا اینقدر حرف تو دلمه


من مامانم اینا شهر دیگه قرار بود امشب همه خونه مادرشوهرم باشیم من شبای شب کاری همسرم خونه مادرشوهرم میمونم برادرشوهرم دیشب بهش گفتیم پس کی میری خواستگاری گقت یه روز بعداز ظهر و خندید امروز عضر زنگ همسرم زده ما با دوتا برادرشوهر دیگم میریم خواستگاری با خواهرشوهرم جاری بززگمم که خونه مامانشه 


فقط اون یکی جاریم هست و بقیه خواستگاری منم که همسرم شب کاره هیچی گفتم پس من نمیام و خونه میمونم مادرشوهرم گقت نه برا شام بیا ما هشت میریم شام قبلش میخوریم و میریم الان ما اومدیم برا درشوهرم سرشو کرده تو خودشه و نه محل به بچه و نه چیزی واقعا خیلی ناراحتم الان باید کی ناراحت بشه همش توقعی هستن خیلی وقتا حرص دربیار اصلا من خلم بایت رفتار اینا ناراحت میشم

  ❤  سوگند به نامت که تو آرام منی   ❤    ❤متأهل و متعهد به قلب اقاییم❤                          درخواست دوستی حتی خانم قبول نمیکنم😊نی نی نازم چه خوبه هستی مامانی خوش اومدی به زندگیمون🥺😘😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز