کاش منو نمی آفریدی خدا کاش وجود نداشتم آخ خدااااااااااااا
نه اختیار از خودم دارم نه اجازه کاش میمردم ولی زیر دست نر ها نبودم
اصلا چرا بعضی وقتا مغرور میشم فکر میکنم هرکاری بخوام میتونم بکنم چرا آخه بدبخت چی با خودت فکر کردی تو یه موجود ضعیفی که باید از مرد های زندگیت اجازه بگیری که چه کاری بکنی چ کاری نکنی تو یه زن بیچاره ای که جز کلفتی مردت وظیفه ای نداری بایییید بسوزی و بسازی و این وظیفه بایییید
همه چی اجباره اجبارررر سرتو بنداز پایین صداتم در نیاد بدبخت
آخ خدااا خدا
من اندازه پشیزی هم ارزش ندارم هیچییی هیچییییی من همون فرزند به درد نخوره خانواده و زن بی ارزش و احمق شوهرمم کاش بمیرم کاش زودتر زیر خروار ها خاک بخوابم و هیچیو نبینم و نشنوم الهی آمین