خیلی دلم گرفته. هفته پیش شوهرم و خواهرم باهم بحثشون شد. حالا چون باردارم و چند بار از دستشون راهی بیمارستان شدم. الان جلو من همدیگه رو میبینن باهم خوبن. وقتی من نیستم خواهرم جواب سلام شوهرمم نمیده و از جلوش رد میشه. مامانمم کلا همیشه طرف خواهرمه. اونم همینکارو میکنه.
مامانم ظهر زنگ زد که شب بیان خونه مامانبزرگ جمعیم. شوهرمم گفت تورو بخوای میزارم ولی خودم نمیام. بعدم لباس پوشید رفت سرکار(درصورتیکه امروز نمیخواست کار کنه) منم تک و تنها موندم خونه. شرایط تنها ماشین گرفتنم ندارم که پاشم خودم برم.. حتی اگه برم یه دعوا دیگه میشه خونمون. اولین سال انقدر تنهام کل بارداریم زهرمار شد با کارهاشون
والا خودمم نمیفهمم مقصر کیه. کلا خواهرم اهل رئیس بازی درآوردن. تو خونه بابام کسی باهاش کار نداره ولی ...
با این تعاریف خواهرت حس ریاست داره و دخالت میکنه و مادرت هم پشتشه ولی خودت باید مدیریت کنی یکم سرسنگین باش که متوجه اشتباهشون بشی
مثلا همین امشب نرو و بگو شوهرم میخواست منوبیاره و خودش بره ولی من گفتم بدون تو نمیرم شما هم اگه میخواین من تو جمعتون باشم باید احترام شوهرمو نگه دارین و دخالت نکنین
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
حق رو بده به شوهرت اخر سر اون میمونه برات نه خواهرت و اینکه بماند بعضی زن ها حسود و خونه خراب کنن حا ...
اره والا. اصلا مدتی که سرزندگیش بود خیلی خوب بود. کاری به کسی نداشت. ولی الان شوهرش مهاجرت کرده. کارهای این عقب مونده. خونه مامان بابام هست. من همش کوتاه میومدم میگفتم یکی دو ماه بیشتر نیست ولش کن ولی شوهرم طاقت نیاورد دیگه