2777
2789
عنوان

نرماله بعد ده سال واقعیت رومیبینم

125 بازدید | 15 پست

۱۳ سالگی مامانم شوهرم داد شوهری که ۱۴ سال ازم بزرگتر بود کار نداشت خونه و خانواده درست و حسابی نداشت بیش از حد ساده بود در حد گیجی 

کلا دو تا خواهریم خواهرمم ۱۴ سالگی قبل من ازدواج کرده بود 

من بعد از اینکه یکسال متاهل موندم طلاق گرفتم 

الان ۲۴ سالمه متاهلم ولی این شوهرمم خوب نیست ولی این انتخاب خودمه واسه همین کسی رو مقصر نمیدونم حداقل همش خودبهخود میگم اگه ازدواج اولم نبود الان خیلی جاهای بلندتر بودم درس میخوندم به درس علاقه داشتم و شاگرد اول بودم همیشه 

مامانم رو اصلا نمیبخشم چرا دختر بچه ۱۳ ساله دسته گل رو به همچین آدمی داد واقعا چی قکر میکرد اون موقع اون ازدواج تو مل سرنوشت من اثر گذاشت قبلا ها نمیفهمیدم سنم کوچیک بود الان هرچی سنم میره بالا زخم دلم بیشتر میشه واقعا چرا مگه من اضافی بودم چرا میخواست زود از خونش برم اونم به همچین آدمی

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

گذشته رفته و دیگه نمیشه کاریش کرد 

حق با توعه و همه ی این دلخوریت به جاست 

ولی سنت هنوز خیییییییییییلی کمه و کلی راه داری برای رفتن 

الان زمان خیلی عالی ای برای پیشرفتته 

استفاده کن و کل گذشته رو برای خودت جبران کن 

حق داری شما خانواده واقعا ظلم بزرگی کردن تو این شما هنوز هم زوده به ازدواج فکر کنی 😢ان‌ شاء الله خد ...

همش فک میکرد قراره شوهر تموم بشه بعد طلاقم هم این تحت فشار بودم برای فرار ازدواج کردم که اینم بتر از اونه

اگه یکم حمایتم میکردن هم هوش بالایی دارم

هم ظاهر زیبایی (همه میگن) خیلی جاهای بلند تر بودم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز