باهم قهر هم نبودیم.اتفاقا تلفنی باهم صحبت میکردیم.درد دل میکرد.من باهاش حرف میزدم غصه نخوره.ولی منو دعوت نکرد.منم دیگه نمیخوام باهاش حرف بزنم.یه بار چندسال پیش هم نمیدونم به چه مناسبت بود همه رو دعوت کرد ولی من رو گفت نرم خونش.من تنها موندم توی خونه.شما بودین چیکار میکردین؟
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
خیلی کارش رشته. الان یعنی میدونه که فهمیدی؟ اگر آره که دیگه بنظرم توهم شریک غمش نباش زیاد...
نمیدونم فهمیده یا نه.ولی آخه قهر نبودیم.چندروز پیش باهم حرف زدیم هی ناراحتی میکرد مامان چرا ولمون کرد نفرینش میکرد.من بهش میگفتم تو تنها نیستی منم هستم خودت رو ناراحت نکن.
عزیزم شب یلدا که چیزی نیست خواهرم عروسیش دعوتم نکرد منم نرفتم الان سه ساله ندیدمش نمیدونم حتی کجا زندگی میکنه عزت و احترام دو طرفه است نباید آویزونه کسایی بشیم که دوستمون ندارن