2777
2789

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

سایه اتفاقا حساسه چون برای چشمه. ولی منم دلم نمیاد سایه رو بندازم واقعا زورم میاد:// لامصب شونصدسالی یه بار برای مراسم فقط استفاده میکنم همه ش فقط باید بندازم دور نو و دست نخورده:///

سایه رو نمیدونم ولی ریمیل مال دو سال پیش بود زدم یبار سرم اینقد گیج میرف چشام تار میدید خیلی بد بود

کاربری دست دو نفر شایدم سه نفر هرچی دلمون بخاد میزنیم هرچی دلمون  بخاد میگیم مفهوم شد؟ بخونین قشنگه✨امروز هم به یادِ دورانِ اولِ آشنایی مان فنجان قهوه ام را کنار پنجره آوردم و بر روی صندلی چوبیِ قدیمی روی بالکن نشستم و چشمانم خیره به کوچه بود تا باز هم از کنارِ قلبم گذر کنی و من از ابتدا تا انتها با لبخندی از سرِ عشق بدرقه ات کنم! توهم مرا ببینی و خنده هایمان باهم تلاقی کند برایت دست تکان دهم و توهم دست به سینه چشمکی روانه قلبم کنی)) امروز ساعت ها منتظرت نشستم. تمام خاطره هایمان را چندین بار دوره کردم، گاهی خندیدم و گاهی اشک ریختم، نگرانت شدم، بسیار دیر کرده بودی. اما بازهم به انتظار نشستم. نشستم اما نیامدی که نیامدی... داستانم آنجایی تلخترشد که یادم آمد دیگر همسایه مان نیستی؛ رفتی و هیچ گاه قرار نیست باز گردی! یادم آمد دیگر آنکه باید از کوچه دیگری گذر کند منم، نه تو! قرارمان به باغی سبز تغییر کرده بود. نگاهم به قهوه تلخی که سرد شده بود خیره ماند تا اینکه آسمان برای دلتنگی ما گریه اش گرفت. قرارمان به اندازه کافی دیر شده بود پالتویم رابه تن کردمو چترم را برداشتم کتونی های سفید رنگم را پوشیدم به سوی تو به راه افتادم. تنها قدم زدن زیرِ بارانِ پاییزی بسیار غم انگیز است اما، راهی که آخرش رسیدن به تو باشد را باجان می پیمایم! راستی تو درزیرِ تلی از خاک بوی باران را میشنوی؟ به تو میرسم و خاکت را با تمامِ جان بغل میگیرم و چشمانم به قاب عکست خیره میماند♡چشمانم همزادِ باران میشود و لب به شکوه و گلایه میگشایم)) شاید تقدیرِ میخواست که ما اینگونه کنارِ هم باشیم: تو در سردی خاک و من در این جهانِ سرد غریب و دلتنگ نگهبان خاطره هایمان باشم آری عشق زیبا میکُشد جانِ آدمی را... ــ💔

مال من از ده سال پیشه از این بزرگا دلم نمییاد بندازم دور🤣

وای منم کلی سایه های بزرگ اینجوریی دارم به خدا میدونم چی کنم دیروز سه قلم لوازم ارایش خریدم شد ۱ تومن

سایه رو نمیدونم ولی ریمیل مال دو سال پیش بود زدم یبار سرم اینقد گیج میرف چشام تار میدید خیلی بد بود

اره ریمل و کرم پودر و این چیزارو منم ریسک نمیکنم ولی سایه پودره

سایه اتفاقا حساسه چون برای چشمه. ولی منم دلم نمیاد سایه رو بندازم واقعا زورم میاد:// لامصب شونصدسالی ...

دیدم اینور و اونور میگن فاسد میشه ولی مال منم ک برا ۷ ۸ ساله پیشه هیچ تغییر ظاهریی نکرده

من یه دونه دارم که خواهرم تقریبا ۱۵ سال پیش برام سوغاتی آورده و استفادش میکنم و چیزیم نشده

خدایی چقدر خوب مال منم خارجی خدایی دلم نمیاد هیچم استفاده نکردم تازه میخوام شروع کنم استفاده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز