خواهرم اینا اونا اومدن سمت خونه ما رفتیم رستوران قرار این بود هرکسی دنگ خودشو حساب کنه چون واقعا ما دستمون خالی بود حالا اینا هیچی غذارو خوردیم تموم شد شوهرم و باجناقش رفتن حساب کنن
خوب..
شوهر خواهرم کارتشو‌داده دست شوهرم رمزش رو هم گفته بعد خودش اومده اینور ک بچه خواهرمو بغل بگیره
خب
ب شوهرم گفته از کارت من بکش اینم روش نشده همه رو از کارت خودش گرفته بعد آبجیم گفت اشکال ندارع سری بعد رفتیم بیرون ما حساب میکنیم🙁
کامل بگید دیگه
حالا الان شوهرم میگه اشتباه کردم باید دنگ خودمون رو از کارت خودمون میکشیدم دنگ اونا هم از. کارت خودشو
خوب مقصر شوهر شماس.کارتشو داده.مال هر خانواده رو جدا میکشید
باخواهرت که رودرواسی نداری بگو شوهرم کلش داده که بعد واریز کنی شماره کارت بده دنگش بزنه شب یلدالازم داریم بگو چه اشکال داره
حالا رفته رو اعصاب من منم برگشتم گفتم خب باید میکشیدی دیگه اون ک کارت و رمزشو بهت گفته بود
اگه میدونی خواهرت از این آدمایی نیست که جبران نکنه نگران نباش سری بعدی اونا حساب میکنن
من خودم رکم قبل اینکه بیرون برم با شخصی میگم من فعلا دستم تنگه نمیتونم حساب کنم یا هر چی که این مسائل پیش نیاد بهتر از دلخوری بعدشه شاید واقعا برای اونا مسئله ای نباشه بگه بعدا جبران میکنم دیگه ولی شما چون فعلا دستتون خالی بوده براتون خوب تموم نشده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز