شوهرم 3 روز اونجا بستری بود
دیروز موقع ترخیص
کاراش تموم شد
آخرش یه خانم پرستار اومد . اولش کلی دعای خیر کرد برای شوهرم . بعد هم گفت هر مشکلی داشتین به من زنگ بزنین
من در خدمتم
شمارمو یادداشت کنید ..
شوهر منم رییس بانکه
منم داشتم وسایلشو برمیداشتم . شوهرم سریع رفت گوشیمو درآورد داد بهم گفت شماره خانم فلانی رو تو گوشیت سیو کن
منم سیو کردم . حالا باش تا بهت زنگ بزنیم
اصلا مشکل شوهرم همچین حاد هم نبود
بعد خب باید تحت نظر دکتر باشه
کلی هم پرستار ما تو دوست و فامیل داریم حالا چرا اومد شماره بده من متوجه نشدم