من با یه اقایی در ارتباط بودم
که همو خیلی دوست داشتیم
دقیقا زمانی که من افسرده بودم،اومد توی زندگیم و دستمو گرفت و منو زنده کرد
همیشه منو خیلی دوست داشت
امشب بخاطر اشتباهات من این ارتباط نزدیک به سه ساله تموم شد
و من ذره ای ناراحت نیستم
خیلی عجیبه
اون همه ی ویژگی های خوبو داشت
میدونم دیگه كسی ب خوبی اون پیدا نمیشه
هر چی که فکرشو کنی
مهربون بود، متعهد بود، آروم و صبور بود، بهم انگیزه و اعتماد به نفس میداد، سه تا زبون بلد بود، بسیار با سواد بود، مودب ترین ادم بود، سرش گرم درس و کار بود و....
برای همیشه همه چیو پاک کرد و رفت
گفت دیگه نمیذارم کسی انقدر بهم نزدیک بشه که کوچیک ترین کارش انقدر ناراحتم کنه، تو دیگه هیچ کس من نیستی، دیگه دوستت ندارم
و بلاکم کرد
چرا رفتن کسی دیگه ناراحتم نمیکنه؟
پس من کِی خوب میشم؟
انقدر برای نفر اولی که باهاش بودم گریه کردم، دیگه هیشکی مهم نیست
اصلا طبیعی نیست ناراحت نبودنم
من دوسش داشتم