ای بابا پس جواب میدی حرص نزن دیگهبرای تو. دلیت خوب نیست
بعد حالا که جواب دادن امتحان کردی ولی بازم حال دلت خوب نیست دیگه جواب نده
یعنی به طور محسوسی طرف دور بزن
مثلا اون بنده خدا به یه چیزی گیر میده تو یهو بلند شو برو دستشویی
برو آب بخور با یه نفر دیگه حرف بزن بلند به شوهرت بگو آخ آخ فلانی ، فلان خاطره خنده داری که براتون اتفاق افتاده بود تعریف کردی برای پدر مادرت و خاطره رو تعریف کن و غش کن از خنده
اگه دورو برتون کسی رو نداری که حسرت بچه به دلش باشه
از تکوناش بگو
یا از سختیای دوران با داری و اگه مادرشوهرت باز از گذشته حرف زد که چه قدر زنای الان لوس شدن
با خنده بگو ا فلانی این شوهرا ی الان مارو لوس کردم آره حق دادین واقعا قدیم اذییت میشدین چمدونم آسایش و فاه کم بود
کلا از خنده زیادبه عنوان دفاع استفاده کن
یا بگو ا فلان لباستون چه قدر قشنگه
یا فلان چیز خونتون چه خوبه
و یا اگه طرف خیلی گیر میده تو زودتر سروع کن و مثل اون که افکار منفیشو به زندگیت روونه میکنه شمام یکی دوبار خیلی آروم نه در حد دل سوختن زیاد در حدی که فقط بفهمونی تو هم میتونی بد باشی افکار منفیتو بهش برسون البته تهش معذرت بخواه و بگو ا ببخشید حرفم ناراحتتون کرد چون شما خیلی این مدلی با من صحبت میکنین فکر میکردم از حرفم ناراحت نشین
خلاصه هر لحظه هر کاری بکن حالت خوب باشه
ولی خود بارداری هم روی احساساتت اثر میذاره