2777
2789
عنوان

امشب نامزدیم بود انقد گریه کردم حالم بده

| مشاهده متن کامل بحث + 121626 بازدید | 737 پست

فیکی دادا؟

به شوق نور در ظلمت قدم بردار🌱من از نسل اریایی هستم و فرزند کوروش بزرگ🌚دوستای عزیزی که مخالف نظرم هستید،عقده ای ها،عصبی ها،کسایی که هنوز اندازه گاو نمیفهمن،ریپ نزنیددددددددددد حوصله تعلیقی ندارممممم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مگه بدنشو دیدیزبان بدن یعنی طرف پیشت باشه از حرکاتش مفهوم رفتار وصحبتشرو بفهمی

زبان بدن فقط به دیدن نیست از روی طرز نوشتن و حالت استیکر ها کاملا مشخصه. از این که بدون هیچ حسی تایپ میکنه واکنشش به کاربر ها و خیلی چیزای دیگه

ن زیر ۲۰ هستم عزیزملوس نیستم واقعن چون زیاد پیش نامزدم بروز ندادم قهر نکردم یزره سرسنگین شدم ونزاشت ...

میدونم حدس زدم زیر۲۰ هستی چون هیشکی بالای۲۰انقدر کم نداره😂😂ببخشید البته 

نامزدت خیلی خوبه؟ همه چی تمومه؟ یا مشکل خاصی داره که ناراحتی؟ چون یا باید خیلی خوب باشه یا خیلی بد که حالت این باشه وگرنه نرمال نیست

تاپیک های قبلیش همش درمورد نامزدیش بوده لامصب مراسمت چند روزه چقد طول کشید؟؟؟ این پسری که نمیخوایش همونیه که با دوستت بت خیانت کرده بود؟؟؟ دادا تاپیک های قبلیت هستن چرا الکی چس میاییی

ببین منم اوایل با دختر عمه هاش گرم میگرفت حسادت میکردم، ولی الان سعی میکنم به رو خودم نیارم، هرچی ب ...

اره میفهمم میدونی اینجور فکر میکنن چه حضرت یوسف هایی هستن که همه میخوانشون همین جرقه خیانته 

نه اینجور مثل اسی نه اونطوری که کلا رها کنی تعادل همیشه جوابه

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

همین خدا بهت عقل بده😕😕

به من یا اسی🤣

اسی حالا پریود بود یکم سخت گرفت

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز