2777
2789
عنوان

امشب نامزدیم بود انقد گریه کردم حالم بده

| مشاهده متن کامل بحث + 115379 بازدید | 710 پست

آدم باید قوی ... از این مدل رفتارها خیلی در تمام مراحل زندگیت ممکنه ببینی که برات عادی میشه....طوریکه که میگی یکی ببرش شوهر میخوام چکار..من همسرم کارمند بانک امروز متوجه شدم که با همکار خانومش خیلی صمیمی پیام میدن با کلمات جان و عزیز از این جور چیزا ....دو تا هم بچه دارم واسه ام هم مهم نیست 😏 چرا باید زندگی رو زهرمار خودم کنم .. حرص بخورم که مریض بشم والا ... 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خدایا شکرت هر چی خلع جمع شدن اینجا من موندم اون مردایی روانی کین میان سراغ شما البته ببخشیدا ولی منم پسر بودن حوصله این ادا اصولاً زر کردنا رو نداشتم 

در تاپیک های پزشکی سوالات مشاوره‌ای میتونید منو تگ کنید 📌   موفق باشید 💚
من خودم دوران پریود سختی میگذرونم و به شدت حساس میشمبهت حق میدم🥲ولی امشبت رو خراب نکن چون واقعا حرف ...

بنظرم این آخری ک گفتی بیشتر گریه داشت 😂

در تاپیک های پزشکی سوالات مشاوره‌ای میتونید منو تگ کنید 📌   موفق باشید 💚

نمیدونم چرا اینجا خیلیا معتقدن دوران پی ام اس و پریودی و حاملگی، انسان به کل عقلشو از دست میده و رفتار آنرمال باید انجام بده



شما یا لوسی یا از جای دیگه دلت پر بوده

هر چی هست خانواده نامزدت از الان میشناسنت، پس مراقب رفتارات باش

مشکل نامزدت نیست مشکل اصلی شمایی که ازدواج برات خیلی زود بوده ‌ .

نامزد اسی به دختر خالش گفته بیا جای اسی بشین 🤨🤔یعنی باید اسی از جاش بلند شه بعد دختر خالش بیاد بشینه !!!!این چه جور شوخیه روز نامزدی !؟؟؟؟ اسی حق داره 

از تجربیات برا منم میگیمنم یه سری حساسیت ها دارم که نمیتونم عوضشون کنم تو این مسیر چیکارا کردی؟

باورتون میشه همیشه فکر میکردم هر چی بیشتر درمورد حساسیتام به شوهرم گیر بدم راحت تر میتونم بدارم کنار این حساسیت و سریه بعد بهتر میشم و کمتر به شوهر غر میزنم  ولی برعکس بود

من از کوچیکترین چیز ناراحت میشدم و به شوهرم میگفتم و اونم تا حد توان خودشو کنترل میکرد ولی دریغ از اینکه حال من خوب شه تا اینکه دیگه نگفتم یعنی به یکباره چنان جلو دهنمو گرفتم نگم

میگفتم با خودم اصلا بذار غمباد بگیرم ولی نگم 

من عادت کرده بودم به بها دادن به حساسیتم و بهش آب و غذا میدادم و تو روحم بزرگش میکردم 

ولی به محض نگفتن و ببینین واقعا حای یه جمله ی کوتاهم دیگه نگفتم و تاثیرشوگذاشت

 چند هفته اولاش خیلی اذیت شدم  ولی هی تو ذهنم میگفتم کسی حال منو نمیفهمه من نمتونم دیگران عوض کنم و پس بذار خودمو عوض کنم 

جالبیش اینجایه نفس انسان همیشه دیگرانو مقصر جلوه میده و من همش تو اون دوران دلم به حال خودم میسوخت و فکر میکردم شوهرم در حقم جفا میکنه و من خانومی میکنم چیزی بهش نگم 


خلاصه به احساستون بی توجهی کنین تو ذهنتون خفه اش کنین باهاش بجنگین ولی نذارین از دهنتون در بیاد یه مقدار زمان بره ولی به مرور زمان راحت تر میشه اما یه جورایی تا چند سال آتش زیر خاکستر میشه یعنی تا چند سال هی میخواد خودشو بکشه بیرون باز خودشو نشون بده ولی بازم باید خودتونو نگه دارین بعدش کم کم اونقدر این حسا ازتون دور بشن که خودتون بتونین راحت زندگی کنین

من بعد پاک شدنم تازه مزه ی زندگی رو فهمیدم تازه فهمیدم چه قدر به خودمو شوهرم ظلم کردم

من مسلمان هستم .اسلام کامل است.اما،من نیستم.اگر اشتباهی از من سر زد؛ این عیب را به من نسبت دهید نه دینم!!!                  👈 🌼اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب الکبری(س)🌼                            بانو جان!  وقتی یزیدیان برای تحقیر زینب (سلام الله علیها ) رو بند او را برمیدارند بدان که تنها یزیدیان بیحجابی را برای تو میخواهند و « بی حجابی تحقیریست از سوی دشمن »                                  به گناه افتخار میکنند و از پاکدامنی به شگفت می آیند. نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ 
نبقران سر این کلی گریه کردم


چقدر بد!!! خودت رو خار میکنی جلو همه!! نقطه ضعفت رو میفهمن بیشتر میتونن اذیتت کنن. میزاشتی مهمونا میرفتن باهاش حرف میزدی

این بچه بازیا چیه دیگه!!!.

هرگز نزار فامیل متوجه ناراحتی و مشکلاتت بشه آبرو برات نمیزارن

عزیزم چجوری خوب شدی ؟

بیاین پیام بالاتر توضیح دادم در یه جمله اینو سرلوحه زندگیتون قرار بدین برای داشتن زندگی بهتر فقط تلاش کنین خودتونو عوض کنین شما خودتونو عوض کردین شوهرتون عوض میشه بچه تون عوض میشه مادرتون عوض میشه عوض آدم باید رو خودش کار کنه

به این احساسات بیهوده هر چی بیشتر بها بدی بزرگتر میشن دفعه ی دیگه به جای اینکه بهتر شی بدتر میشی و بدتر و زودتر از دفعات قبل حساس تر میشی 

خلاصه اش اینکه وقتی به این احساسات توجه نکنی حتی یه بار و باهاش بجنگید و نذارید از دهنتون خلرج بشه کم کم میوفتین رو غلتک(قلتک و...) روز های اول خیلی سخته خوددار بودن ولی کم کم خوب میشی اما بسیار زمان بره و نیاز داره یه صبر و حوصله و قوی بودن و باور کردن خودتون

تو ذهنتون اون حس و تحقیر کنین و مثلا اسم شوهرتون امیر هست 

بگین امیر که چیزی نگفت تو داری بهانه میاری تقصیر خودته ولی دست خودت میست پس آروم باش دیگه توقع داری امیر چه کار کنه ‌

؟ غیر امیر کی میتونه باهات کنار بیای پس اذیتش نکن و پشیمونس نکن

من به دو دلیل پیش روانشناسنرفتم با اینکه میدونستم مشکل من روانیه 

یک شوهرم راصی نبود و منو نمیبرد

دو میدونستم پیش بهترین روانشناس هم برم تا خودم نخوام تغییر نمیکنم تو تمام این حساسیتا مقصر صفر و صدش من بودم پس من باید خودموعوض کنم منم که میتونم خودمو درمان کنم از خودم کسی بهتر به افکارم آگاه نیست پس من باید خودمو کنترل کنم نه شوهر بدبختم

ولی خیلی خیلی باید با خودمون کلنجار بریم مثل ترک اعتیاده ولی ذهنی

من مسلمان هستم .اسلام کامل است.اما،من نیستم.اگر اشتباهی از من سر زد؛ این عیب را به من نسبت دهید نه دینم!!!                  👈 🌼اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب الکبری(س)🌼                            بانو جان!  وقتی یزیدیان برای تحقیر زینب (سلام الله علیها ) رو بند او را برمیدارند بدان که تنها یزیدیان بیحجابی را برای تو میخواهند و « بی حجابی تحقیریست از سوی دشمن »                                  به گناه افتخار میکنند و از پاکدامنی به شگفت می آیند. نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792