بخدا قسم طلبکااااار بود
۴.۵ سال تمام دختر خالش شوخی بدنی میکرد باهاش
همش کنار شوهر من بود
عکس دو نفره میگرفتن و میچسبید ب شوهر من
پیام عاشقانه میداد استیکر بوس و....
شوهر من راننده اش بود
مادرشوهرم از بدن و رنگ پوست بدن و تمیزی و ذره ذره جزییات همه کارا و هنرای دختره ب شوهرم میگفت
بخدا پیر شدم این دختره ی هرزه رو انداختم بیرون
خیر نبینه مادرشوهرم
هنوزم از دختره تعریف میکنه پیش شوهرم