داداشم داره ازدواج میکنه خیلی میترسم

اشتباه اصلیتون دقیقا همینجاس که صداتون در نمیاد بعدا میفهمین که چه اشتباهی کردین نگفتین 

دقیقا 

شما باید تمام نکات رو بهش بگین و سکوت کنین بزارین خودش تصمیم بگیره 

بعدا هرچی شد زبونتون درازه ما گفتیم بهت 

اختلاف بین خانواده خودمون انداخت انقد طلسم و دعا جادو گرفت ک نگو.....هرچی واسه من خواستگار میومد میرفت از طرف ما جواب رد میداد یا پشت سرمون حرف میزد....فک کن از موی سرم بچشو فرستاده بود بکنده دعا بگیره از خاک زیر پامون برد..حتی تا صبی های اهوازم رفته بود طلسم بگیره رابطه ما و داداشمم خراب کرد با هم چند ساله قهریم...انقد ب من ظلم کردن ک حد نداره....اینا بماند ک با وجود اینکه شوهر داشت خیانتم کرد ک داداش من هم خوشگلتر بود و هم از لحاظ خانوادگی سطحمون حیلی بالاتر از اونا بود....ادمی ک هیچی ب خودش ندیده میارید تو زندگیتون وقتی چشمش باز میشه گذشتشو یادش میره...ب نظرم ادم با ادم اصیل  و چشم و دل سیر از همه لحاظ وصلت کنه بهتره تا ادم تازه ب دوران رسیده تا بیاد بالا خودشو گم میکنه 

من داداشم 18 سالشه ازخدامه یک بیاد بگیرش

منم الانم میترسم هرچی اونا دعوا میکنن انگار خودم دعوا کردم خیلی میترسم خدای نکرده نتونن بسازن باهم خیلی دعوا میکنن 

خیلی خیلی مواظب باشید ما الان چند سال درگیر ی آدم بیشرف شدیم مارو از فامیل از همه انداخت پیش همه بد مارو گفت در حالی خودشون مسخره عالم شدن 

شما بگید ما موافق ازدواج هستیم دوران اشنایی باید طولانی بلشه یک سال

بعدشم چیزیو زیر سیبیلی رد نکنید

اگر اصرار به عقد زود داشتن فقط فرار کنید

اول و آخر  اموال پدرت همه می رسه به برادرت

برادر  که نه  در اصل تمام اموال پدرت میرسه به عروستون

بهتره کاسه ی داغ تر از آش نشی