2777
2789
عنوان

یه حس عجیبیه 🥲

40 بازدید | 0 پست

دومین یلداییه که خونه ی خودمون نیستم ...همون خونه ای که ۱۹ سال از ۲ سالگیمو زندگی کردم درش و باهاش خاطره دارم ...

اینقدر چند تا شب یلدای آخرم پر از خاطرات بد بوده که حتی یادم نمیاد آخرین شب یلدایی که خوش گذشت کی بوده :)

باز امسال بابام اومده پیشم ...تنها نیستم ،کمکم کارای خونه رو انجام میده،پارسال تو خوابگاه بودم ،اکثر بچه ها رفته بودن شهرشون و من از فرصت استفاده کردم نشستم وسایلمو مرتب میکردم و لباسامو میشستم ،خییلییی بد بود ،خییلییی ...

اها ،یادم رفت ،حداقل باز یکی بود باهاش چت کنم و از تنها بودنم بگم ،حتی اونو هم ندارم امسال ...چند مدته  فراموشش کردم و از زندگیم حذف شده ولی اینقدر تو روزای تنهایی پارسالم حرفامو گوش میکرد مگه میشه یگانه فرد اون روزا رو فراموش کرد ؟🥺

یه حس عجیبیه ...

هم خوشحالم هم غمگینم ...خوشحال چون دقیقا آرزوی همین روزا رو داشتم ولی ناراحتم چون بازم تنهام ،باز هیچ خوشحالی همگانی ندارم ،هیچوقت هیچ حالتی نبوده که بتونم راحت خوشیامو به کسی بگم ...در هر صورت تو ذوقم میخورده یا روزام اونقدر بد بوده بعدش که بگذریم ...

وقتی تاپیکا رو میبینم یا اطرافیانمو میبینم خوشحال میشم چه قدر آدما خوشحالن ...چه قدر خوبه ...

کاش منم یک میلیونیوم اون شادیا رو تجربه کنم 

یلداتون پیشاپیش مبارک :)

🤍🩶🖤
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز