من سال پیش همین موقع خونه خالمینا بودم
مامانمینا با بابام خونه خودمون بودن
من خیلی بابا مامانم مریض بودن همش میبردم دکتر و بیمارستان
دیگه دختر خالم گفت بیا امسال دور هم باشیم برای اولین بار رفتم کاش نمیرفتم
خیلی حسرت اینو میخورم که آخرین یلدایی بود که بابام پیشمون بود
الان میفهمم جای خالیش رو
تو مناسبتا کنار خانوادتون بمونید آدم از فرداش خبر نداره...