یجوری میگی یه دنیای دیگه تجربه میکنه آدم فکر میکنه قراره بره سفر و خرید و خوش گذرونب و ..
بابا خونه باباش یه استکان چای بزاره اونجا باید کلی کار خونه و بچه و دردسر و مسئولیت بکشه اونم 3 تا بچههه! داد بزنی سر بچه ها کلی حرف بهت میزنن اونطور که اونا گفتن بچه هامون و اینجوری نگه داره و ال کنه و بل کنه مشخصه دیگه حتی اگر آقا بگه رابطه نمیخوام یعنی خانوم نمی‌خواد چند سال بعد بچه خودش و داشته باشه ؟ حس میکنم خواهرت تو فاز رمان هاست که با طرف ازدواج میکنه و بعدش اونو عاشق میکنه و به خوبی و خوشی ..😐مرده تو دهه ۵۰ زندگیشه دیگه حوصله بچه جدید و رمانتیک بازیا رو نمیتونه داشته باشه اما خواهرت جوونه و تو ذهنش کلی فانتزی داره اما بعداً به مشکل میخورن
به یک سال نکشیده میشه افسرده
اشتباه محض عمه من اینطوری ازدواج کرد الان خیلی پشیمونه
میگه شدم کلفت بچه هاش هر کی از راه میرسه حرف بارش میکنه
هنوزم دختره
میگه خونه پدرم آزاد بودم ماله خودم بودم
الان از ۵ صبح بیدار تا آخر شب
عزیزم اندام چیزی نیس که بخاطرش اعتمادبنفس خواهرت بیارید پایین اینقدر دخترای لاغرهست که ازدواح کردن زندگیای خوب موفقی دارن چرااین طرزفکری داری همه چی درس شدنیه دوره زمونه تغییر کرده الان اینهمه ادم میرن انواع عمل مبکنن که لاغربشن کمر باریک و..شن پس لاغری عیب نیس هرکسی به نحوه ی زیبایی خاص خودش داره
والا ما داشتیم تو فامیل لاغر و تخت و بدون جذابیت
بیا ببین چه زندگی دارن
چه ربطی به قیافه داره
ریشه مشکل همینجاس وقتی اطرافیان دارن اعتمادبنفس بنده خدا رومیارن پایین معلومه حاضره قبول کنه اصلا ظاهر واندام چرا بایدربط بدن
زندگی بامردی که اینهمه شرایط گداشته سه تابچه داره بعد اینا مرتب مادرشونم حتما میبینن ممکنه این دختر اذیت کنن و..
عزمزمه میدونی اون بچه ها چقدر اذیتش میکنن و کتکش میزنن میدونی چقدر قراره تحقیر بشه هم از سمت مادرشوهر هم شوهر هم بچه هاش بعدم ک همه شون برن خونه شوهر سنش شوهر خودشم میره بالا خیلی خواهرت از یور باید لگن زیر شوهرش بگیره از ی ور خونه مادرشوهر هم هس راستی خواهرشوهر برادرشوهر و دخترای مرد ک برن خونه شوهر کلفت میخوان اینو میبرن ازش بیگاری میکشن کلفتی میکشن دیدم ک میگم همین همسایه خودمو دارم میبینم دیگ خودش پشیمونه خواهرشوهرش بیمارستان بود علاوه بر کارای خونه شوهر و دخترای شوهر میرفت بیمارستان لگن زیر خواهرش شوهرش یکی از خواهرشوهر تازه فک کن لگن می‌گرفت لباساشو عوض می‌کرد حموم می‌برد غذاشو میداد ۱۲ سالگی شوهر کردا الان میگ ۲۵ ساله ک من کارم همینه شوهرم هرگز ب من نگاه نکرد و عاشقم نشد و خوراکم کتک و کلفتیه....ولی من خودم حداقل کلفتی و حمالی یک مرد و تو خونه خودم میکنم ....متوجه ای؟؟؟؟اصلااااااا.....لطفا جلو این ازدواج و بگیر التماست میکنم
اگ‌مردی آدمو دوس داشته باشه ن هیکل براش مهمه ن قیافه ن هیچی اگ بدونی من علاوه بر اینک خیلی زشتم خیلی خیلی خب ؟؟؟چاااااقققق هرکی منو ببینه انگار سه قلو حاملم قیافم پیر و داغون ولی خب شوهرم همیشه میگ من اینجوری دیدمت و قبولت کردم و پسندیدم تااازه شوهرم ک قیافه و هیکل خیلی براش مهم بود برا ازدواج ک منه داغون و گرفت الان میگم یارو عمل کنم یا پروتز و فلان میگ ضرر دارن نمیخوام بهت آسیب بزنی مهم منم ن دیگران ب من گفت میخوای برا من اینکارارو کنی؟؟؟؟گفتم آره گفت پس برا منه ک لازم نیس تا ابد هرجوری بشی من همینجوری میخوامت ....حرفم اینه ک مردی ک آدمو بخواد همینجوری میخواد جوری ک راضی ب دستکاری نباشه حتی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز