واسه آقایی که از زندگی با همسرش خسته شده ولی

فرقش اینه که شما  دل دادی به این زندگیت ولی اون آقا فراموش نکرده و حسش جای دیگست 

من واسه اینکه اون مردک چیکار کنه پیشنهادی ندارم اما برای اون دختری که پای مزخرفات این مرده نشسته و حرفاش و در مورد عدم علاقه و ازدواج مصلحتی و اینجور چرندیات باور کرده یه نصیحت خواهرانه دارم که به گرگ بیابون اعتماد کن اما به مردا نه. هر چرندی بهت گفته و میگه فقط برای اینه تورو گول بزنه و کنار خودش نگهداره.

شب می‌ره بغل خانمش عشق و حال ، از اون طرف میاد از شوق و شور نداشتنش به تو میگه. بیشتر با خودت فکر کن بیاد چی بهت بگه که تورو خر کنه تو رابطه باهاش بری یا بمونی ، باید بد زنش و بگه دیگه. باید از شوق و ذوق کور شده ش که تو سرش بخوره انشالله بگه. خلاصه کنم به اون دختر خانم که براش این سوال و پرسیدی بگو تو فقط بازیچه ای بیش نیستی.

تهش همون زنش و که گفته شوق و ذوقم باهاش کور شده رو میچسبه. اصلا خودش هم همین الان داره میگه بهت دیگع. میگه به خاطر موقعیت شغلی نمیخوام و قرار نیست هیچوقت اون و ول کنم. دیگه خودت اگه بازیچه شدن و نفر سوم و زاپاس شدن و دوست داری بسم الله

گاهی باید پا بزاری به همه اینا

خب پس چی میگی !؟ وقتی حرف طلاق میشه اینو میگه شما یا اون دوست دختر سابقش این وسط چی میگین؟ الان میخوای چه راه حلی بهت بدن ، بگن اوکیه خانمش باشه ، اون دختر و مرده هم با هم باشند و شور و شوق همدیگه رو زنده کنند.

میخوای ما بگیم با این تفاسیر عیبی نداره ، نه اون مرتیکه کار کثیفی می‌کنه نه اون دختر که با مرد متاهل هرزه میخواد بپره!؟ خب برن هر غلطی میخوان بکنن. کسی جلوشون و نگرفته. ببینیم کی چوبش و آخر میخوره!  اون مرد هرزه که ککش نمیگزه. زنش هم که جاش قرص و محکمه. فقط اون نفر سوم رابطه ست که خودش و تو یه رابطه ی سه نفره خار و خفیف می‌کنه.

در ضمن اون مرتیکه چون زنش الان حامله ست و نمیتونه بهش سرویس بده فاز برداشته اومده سمت اون دختره. اینقدر دیدم مردای هرزه که تو حامله گی زنشون فقط به خاطر اینکه بساط س...کسشون یه مدت جمع میشه خیانت میکنن. حتی خودم یه زمانی فریب یکیشون و خوردم.

من حرصم میگیره از اون دختره ی احمق کودن که فکر می‌کنه این مرتیکه براش قرارها بزینه. پای مزخرفاتش نشسته 

چی بهتر از این یه سال با اون دختره همه کار بکنه بعد هم بدون دردسر ولش کنه . همه ی مردا از خداشونه یه رابطه ی موقت پنهانی کنار ازدواجشون باشه با یه دختر خنگ و کودن ساده. اصلا همین که میگه فقط یه مدت بتونم با اون خوش باشم یعنی اون دختر و فقط برای عشق و حال چندروزه ش میخواد

دقیقاً 👌 

احساس می‌کنم خودش همون دختر خونه خراب کنه 

این کاربر مریضه برو تاپیکاشو بخون . یا کلا داره دروغ میگه و هدفش عادی جلوه دادن رابطه های افراد متاهله یا واقعا همین قدر کثیفه . هر روز یه سری شر و ور میگه

خودش زیادی روشنفکره ولی شوهرش اگه به یه زن نگاه کنه میشه خیانت . تمیدونم چرا این مریض روانیو نی نی سایت تعلیق نمیکنه

خودش داره به شوهرش و زن پسرعموی خیانت میکنه روانیه 

تو ایران راه برگشت از ازدواج اشتباه خیلی سخته 

خودش بررسی کنه مزایا و معایب طلاق را

ای ول

 زدی توخال. حرف های تکراری نرهای خیانت کار🤣🤣🤣🤣

به نظرم که پسر عموت خیلی عوضیه

حس لاشخور ازش گرفته 

و واقعا بویی از انسانیت نبرده که به خاطره هوسش زندگیشو خراب میکنه و درحال حاظر درحاله خیانت هست..اینجور ادما تو یه هوا هم نباید باهاشون نفس کشید چه برسه دلسوزی کنی براشون .احمق

رفتم تاپیک های چندسال پیشت رو هم خوندم ، یه چیزایی یاد گرفتی و شنیدی ،خودت رو داری همه ش با همون چیزا گول میزنی مثل اینکه الان قرن 21 هست هر ازدواجی به معنای یه رابطه ی سالم نیست یا هر رابطه ای وسط ازدواج دو نفر دیگه به معنای هوس بازی و ... نیست. اما بدون اینا همه ش توجیه کردن و فریب دادن خودته.

من خودم یه زمانی یه مرد متاهل فریبم داد ، از تاهلش حرفی نزد هیچوقت ، بهش وابسته شدم بعد از چندماه فهمیدم متاهله. رابطه ی خاصی باهاش نداشتم فقط با ابراز علاقه هاش بهش وابسته شده بودم . بعد که فهمیدم متاهله هم خیلی سخت بود برام ازش دل بکنم. خودم و با توجیه هایی شبیه تو گول میزدم.

تو ذهنم میگفتم مگه چه اشکالی داره من عاشق اون شدم فقط یکم دیرتر از زن اولش باهاش آشنا شدم و تو زندگیش اومدم. گناه من چیه!؟ همون قدر که خانمش فکر می‌کنه عاشق شوهرشه و نسبت به اون احساس حق می‌کنه منم همون قدر خودم و عاشق میدونم و حق دارم. حتی حق دارم تو دلم که نخوام سر به تن اون زن باشه و.... .

منظورم از گفتن اینا اینه که با یه آدم طرف نیستی که تورو درک نمیکنه من شرایط مشابهی تجربه کردم ولی فقط گول یه مرد آشغال و خوردیم و تو یه باتلاق و منجلاب احساسی فرو رفتیم. 

من اصلا کاری ندارم که این کارت چقدر به زندگی اون زن صدمه می‌زنه ، من اصلا کاری ندارم که تورو سرزنش کنم برای این رابطه چون مقصر اول و آخر این خیانت شوهر اون زنه. من با خود تو کار دارم و آسیبی که تو با این رابطه به خودت میزنی. من نگران خود توام که داری با یه مشت توجیهات عمرت رو با یه مرد هوسباز تلف میکنی. من نگران خودتم که بدجوری شستشوی مغزی شدی حالا نمی‌دونم از طرف اون مرد یا از طرف خودت برای اینکه وابسته شدی و نمیتونی از این رابطه دل بکنی. 

تو اول از همه خودت رو لایق یه رابطه سالم  ، دونفره و کامل ندیدی. احتمالا مشکلات و تروماهای روحی ای از کودکی همراهته که تورو به این رابطه سوق داده و چهار سال تو این رابطه نگهداشته. یه جایی دیگه باید به خودت بیای ، من میگم حق هیچ زنی نیست که زاپاس یک مرد هرزه بشه. حق تو هم نیست. الان هنوز جوونی و فرصت زیاد داری متوجه نیستی داری عمرت رو پای یه هرزه تلف میکنی ، نذار یه موقع به خودت بیای که خیلی دیره و فقط حسرت برات بمونه. این مردی که تو تعریف کردی هرگز از همسرش جدا نمیشه که با تو بیاد زندگی کنه. همسرش رو میخواد و در کنارش بدش نمیاد تو هم باشی و خوش بگذرونه اما یه جایی ممکنه به خاطر همین خانومش اگه دیگه رابطه شون خیلی به خطر بیفته تورو مثل یه تیکه آشغال کنار بذاره ، اون موقع بیشتر از الان صدمه میخوری و خودت و سرزنش می‌کنی .

در کل حتی اگه خانمش هم طلاق میداد رو مرد به این کثیفی هیچ حسابی نمیشه برای آینده باز کرد. بالفرض محال زنش رو طلاق بده ، این مرد هرزه الان مسعولیت دوتا بچه گردنشه. مهریه س خانمش و باید بده. چی دیگه تو اون زندگی براش میمونه که بخواد خرج تو کنه عاطفی ، روحی و مادی!؟

بری تو زندگی باهاش ببینی اولویتش بچه هاشه ، دنبال رفع نیازهای اوناست اول ، آخر از همه به تو و نیازهات فکر می‌کنه هم یه جور دیگه اذیت میشی.