دیشب گفت لباس بچه رو جا گذاشتن مسافر بودن.
بعد گفتم بچه کجا نشسته بود ،گفت جلو ماشین،
گفتم مادرش چی گفت مادرش نبود،خواهرای بزرگترش پشت بودن.
بعد گفتم حتما جلو جا گذاشت. و توچطور ندیدی؟؟؟
میگ ن پشت بود. امروز دیدم.
گفتم پشت مال بچه نبود .
گفت آره فکر کنم مال خواهر بزرگترش یود.
گفتم خب چطور فهمیدی.گفت رسوندم دیدم ک یچیز جا گذاشتن .
گفتم وقتی تو لباسو دیدی نمیدونی مال بچه یا بزرگسال؟؟.
گفت
خب بعد اینکه رسوندم .شوهرش بهم زنگ زد.گفت بچه ها لباس جا گذاشتن من گفتم مال بچست. ولی مال مادره بود..
گفتم چرا حرفت عوض شد؟؟
گفتم تو گفتی مال بجه ،الان میگی مال مادره بود؟
توک گفتی مادرشون نبود اونجا.
وقتی آقا گفت مال بچه ها ،توهم گفتی مال بچه جا موند.
بعد گفتی مال مادره بود چون شوهره زنگ زد گفت مال بچه ها .
چ فرقی.
بالاخره تو میدونستی مال آدم بزرگه.
بعدشم کی پالتو و شلوارشو جا میزاره؟؟؟
لخت رفته خونه یعنی؟؟
گفتم تودروغ میگی
میگ قرار بود شب یلدا نیام خونه تا صبح باشم دراختیارشون هرجا میرن.
گفتم غلط کردی صبح ساعت ۷ رفتی تا ۴ غروب به زور اومدی واس شب یلدا.
الان اومدی منو متقاعد کنی ک نا صبح نیستی؟؟؟
تازه دیروزش هم کا نکرد .۱ تومنم یکجایی خرج کرد.
هتل هم رزرو کرده بود دیشب همون مقصد.
بعد اصرار داشت ک بره.
گفت پول میدم ۲۰۰ هزار.
گفتم تو ۵ ساعت کار ۸۰۰ تومن درمیاره.
۲۴ ساعت نیستی میخوای ۲۰۰ هزار بدی؟ من با پول خر نمیشم.
امروزم گت من برم لباسو بدم.
گفتم ب بهانه لباس میخوای صبح تا غروب نباشی؟؟
کلا ۳ ساعت راه رفته ۳ ساعت برگشت.
۶ ساعت.
ولی توام ساعت نمیای.
حس میکنم دروغ ک هیچ واقعا داره خیانت میکنه