شوهرم اخلاق بابای بیشرفش رو داره فقط میزنه حق ندارم ناراحت باشم از چیزی مادرش هم یادش میده بعد الکی قسم میخوره که نه یاد نمیده دیشب زد بعد مدتها منم یکی زدم دیدم میاد سمتم دسته جارو رو برداشتم دفاع کنم بزور خفم کرد ازم گرفت یکی با حرص زد رو شونم کبود شده نمیتونم تکون بدم دستم رو اط طرفی نمی تونم به خانوادم بگم چون بکش بکش راه میفته گور بابای شوهرم داداشم حیفه سرم همه جاش درد میکه و باد کرده کتفم هم از یه ور از وقتی هم اومده دهنش فقط به فوش باز میشه اسیر شدم