ازعروسی که اومدم خونه خواست بهم نزدیک بشه نزاشتم گفتم بریم بیرون دلم گرفته احساس خفگی میکنم گفت تا باهام راه نیای ازهمه چی محرومی منم رفتم نشتم تو اتاق به گوشیم نگاه کردم یهو دوستم زنگ زد گفت چرا ازصبح زنگ میزنم جواب نمیدی نگرانتم چرایهویی ازعروسی رفتی بیرون(چون این اقا باز دیوونگیش گل کرد فکر کرد خوشگل کردم بازقراره برم یه ساعت نبود رسیده بودم عروسی اومد منو برد)داشتم جوابشو میدادم یهو بامشت کوبید دراتاق وگوشیو گرفت ازدستم کوبوند به دیوار هرچی لوازم ارایشش داشتم پرت کرد پایین .هی دادمیزد میگفت توکی هستی به من نه بگی میزنم لت وپارت بکنم جنازتو جمع نمیتونن بکنن.نمیدونم به چیت مینازی به دوتاچشم وابرومشکیت بااسید درش میارم میدم دستت .بعد هی به خودش سیلی میزد اومد طرفم خواست موهامو بکشه یهو ازترس گریم گرفت لب ولوچم به لرزه افتاد باهق عق گریه کردم رفتم بعدش نشست زمین هی خودشو کتک زد رفت حال گلدون یادگاری مادربزرگمو زد شکست اومد اتاق سرمن دادزد ازدست توچیکار کنم ؟چی میخای ازجون من میخای طلاق بگیری بلندشو برو دیگه خستم کردی رفت اون یکی اتاق چمدونمو اورد لباسامو ریخت توش گفت گمشو برو منم ازلج بلندشدم پالتو مو تاپوشیدم برم دیدم از پشت موهامو کشید سرم خورد به لبه تخت بالگد هی زد توشکمم و بعدش رفت بیرون انقدر گریه کردم چشام تارمیبینه میخام برم اما نمیتونم 😭😭😭😭
😐فقط برای ی نزدیکیییی؟؟؟؟؟
به نظرم میتونست یه شب رومانتیک باشه
راسته دیگه؟
وا چش بود
یا خدا این مرد روانیه رسمن
😐😐😐😦😦😦
همیشه اینطور رفتار کرده
سر یه رابطه
شوهرتو بستری کن.چجوری با یه دیوانه وحشی زندگی میکنید
💔
خب چرا نزاشتی نزدیکت بشه خودت لج کردی خواهرم
بنده خدا چه وضعیت بدی داره روح و روانش دلم سوخت براش
خب حالا چی میشد راه بیای باهاش دیوونه بازی در نیاره 😑😐😶
به همین غلظت؟!
شوهرت فیلم زیاد دیده چرا اینطوری میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز