25 سالمه
بابام خـــــــــــــــیلی بداخلاقه، انقد با داد و خشم غر میزنه سر همه چی که کلا به صداش حساس شدم
امروز سر گچ گرفتن پای خواهرم انقــــد غر زد و سر و صدا کرد که هر لحظه دلم میخواست یا یه لیوان تو سر خودم بشکنم یا تو سر بابام... روانیم کرده
وقتی هم رفت بیرون، مامانم گیر داده چرا انقد بداخلاقی؟ شب زود بخواد (😞)
انگار تو این زندگی نیست.. خودش از دست بابام ام اس گرفته بعد به ما میگه ناراحت نشید، واکنش نشون ندید
خوشحال باشید..
حتی اجازه نمیده فشار های روانی تو سرمو به زبون بیارم
😭
منم شروع کردم به داد زدن پشت سر هم، بعدشم خودم زدم بعدم صندلیو پرت کردم
بهش گفتم تو همش یه جوری برخورد میکنی انگار من مشکل دارم که با این همه غرغر زدن بابا اعصابم بهم میریزه
حالا جالبه خودش از دست بابام ام اس گرفته
خلاصه گرد و خاک به پا کردم بیا و ببین