به شوهرم عمل ندادن

یکم بمون ببین همسرت چه رفتاری ازخودش نشون میده

منتظر یه رفتاررسمی و اتوکشیده از سمت همسرت نباش عزیزم

اگه باهات تماس گرفت که حالتو بپرسه با اعتماد به نفس وخونسردی و جدیت اینارو بهش بگو

ظاهرا ایشون یادنگرفته مسائل رو ریشه ای حل کنه و بشینه سنگاشو وابکنه

پس ازهر موقعیتی که برات پیش اومد استفاده کن 

اگه بهت پیامم داد تا ازحالت باخبربشه درجواب بگو که باید باهاش صحبت کنی.

سلام عزیزم ❤️ اصلا دلت نگیره ، اگه شوهرت تو رو از دست بده ، مطمئن باش که بازنده اونه 

این اتفاق یه تلنگری بود عزیزم که بهت یاد بده ورود و خروج خاله ها و مادرشوهر رو کنترل کنی 

این چند وقت اخیر خیلی لیلی به لالای شوهرت گذاشتی ، بیشتر از ظرفیتش براش خرج کردی 

مگه نمیگی مادرشوهر و خاله هاش ، شوهراشون رو مثل موم تو دستشون کنترل میکنن ، خودت هم باید این کارو بکنی ، شوهرت از اوناس که همه چی رو باید بهش بگی تا انجام بده 

حتما بهش بگو هر کی بخواد بیاد خونتون از قبل بهتون زنگ بزنه ( به پدر و مادرش بگه هر وقت خواستن نمیتونن بیان باید زنگ بزنن و اجازه بگیرن )

من کاربری قبلیت رو هم دنبال میکردم ، یادمه همسرت اون موقع خیلی تو کفت بود ، چند بار خواستگاری کرد و قبول نکردی چون هنوز درامد نداشت 

تو نه مهریه ای گرفتی ، نه خونه ای به نامت زدن نه ماشینی ، پس حق ندارن اصلا حرف بزنن هر کاری کردن واسه پسر خودشونه 

بعد تازه درامد تو خیلی خیلی بیشتر از شوهرته ، تو مستقلی اون هنوز از جیب باباش میخوره 

اصلا دلت نگیره ، میدونی چیه اینا باید یه عروس سلیطه عین خودشون گیرشون بیفته که کلی سکه و خونه بگیره و دهنشون رو صاف کنه تا بفهمن 

تو خیلی مهربون بودی براشون ، میدونی یه اشتباهت این بود که باید برای حفظ ظاهر هم که شده جلوی اینا خانواده خودت رو بالا میبردی که خالش برنگرده بهت بگه تو جایی رو نداری و فلان 

باید حمایت برادرت و نگه داری ، یادته شوهرت سر مراسم پدرت فک کنم با داداشت دعواش شد و خیلی راحت گفت من دیگه پامو نمیذارم خونه شما و تو هم ارتباطت رو به خاطر شوهرت با داداشت کم کردی؟؟!! 

الان این همه خالش توهین کرد بهت ، تو هم حق داری عین شوهرت رفتاری کنی و بخوای ارتباطت کم بشه 

به شوهرت بگو که از این به بعد حریم شخصی تون رو برای هیچ کس بازگو نکنه ، هیچکی از مشکلاتتون خبر نداشته باشه 

مادرش بفهمه میذاره کف دست خواهرش و بقیه ، خواهرش که مطمئناً ذوق میکنه شما دعوا کنین 

شوهرت باید جلوی بقیه نازت رو بکشه ، همه بفهمن رابطه تون مستحکمه 

خیلی با سیاست شوهرت رو از مادرش دور کن ،طوری نباشه که تهدیدش کنی یا مجبور بشه بین شما انتخاب کنه 

در ظاهر جلوی شوهرت بهشون احترام بذار ، فقط تو مناسبت های خاص باهاشون  رفت و آمد کن ، هر سفری باهاشون نرو ، بیشتر دوتایی سفر برین 

کم کم دمشون رو بچین 

عزیزم عمیقا ازین همه ظلمی ک بهت شد ناراحت شدم

نمیدونم چی باید بگم چه راهی میتونم پیش پات بزارم اما میخوام بدونی تنها نیسی من و بقیه دوستان در کنارت هسیم 

مثل یه دوست یه خواهر یه هم راز احساس تنهایی نکن 

تو روزای سخت کم نداشتی اینم روش

هیشکی به ماهی مرده سنگ نمیزنه اون خاله پر ازعقده و کینه ندید پدید درتو چیزی دیده ک اینطور گستاخانه رفتار کرده خواسته رو عقده های خودش سرپوش بزاره

راجب همسرت هم بهش تلنگر بزن بگو ک حاشا یه غیرتت!!!من بخاطر تو از برادرم گذشتم برادرم به کمک من احتیاج داشت بخاطر تو گذشتم

بعد این ادم بی سروپای عقده ای هرچی دلش خواست بمن گفت و سکوت کردی 

بگو ازین به بعد اگر منی میخوای هرگز و ابدا نمیخوام این ادمو هیچ جا ببینم در هیچ جای زندگیم حتی اسمشم نمیخوام بشنوم

مثلا تحصیل کرده ان !!!!!!!!که مشخص با زحمت و رنج نبوده با سهمیه و زد و بند و پول باباشون ب جایی رسیدن !

چرا ک بعید تو چندین سال  با تلاش درس بخونی اینقدر حقیر و پست باشی و چشم دیدن موفقیت دیگران رو نداشته باشی

بیشتر تنش ها بعداز ازدواج مشخص میشه عزیزم

وقتی که زیر یه سقفی 

من بازم امید دارم که همسرت به خودش بیاد و همه چی رو مدیریت کنه

میدونم عزیزم میدونم که دوستش داری٬ شما متعهدی و اهل زندگی 

حتی تو ذهنت هم بی پروا نیستی و پایبندی به زندگیت

من خیلی درکت میکنم چون خودمم بشدت زندگیمو با تمام بالا وپاییناش دوست دارم

میدونم همسرشماهم مثل تمام مردای دیگه مجموعه ای از اخلاق خوب وبد داره و نمیشه صرفا برچسب بدبودن بهش زد

اما منطقی به این قضیه نگاه کن

همسرت بعنوان مرد زندگی باید پشتت باشه.

مخصوصا وقتی شاهد قضاوتای نادرستی که داره علیه شما میشه هست

این کمترین انتظاریه که میشه ازش داشت

ببینیم با گذر زمان و تموم شدن امتحانش چه رفتاری ازخودش نشون میده.

امان از آدم خود بزرگ بینی و خود پسند متاسفانه در هر شرایط مالی این جور آدمها پیدا میشن و تنها راه آرامش دوری و دوستیه 

اما کم کم اگر بتونین با سیاست این دوری رو بوجود بیارین که جبهه نگیرن 

عزیزم بهترین راه مشاور خوبه ماها اینجا تو نی نی سایت از دور داریم می‌شنویم حرفاتون رو مشاوری که قبلا در موردش گفتین میرید پیششون اون بیشتر میتونه راهنماییتون کنه البته به نظرم تنهایی برید که شوهرتون و خانواده ا ش جبهه  نگیرن وگرنه سخت میشه 

عزیزم اینجا یه کاربری هست اسمش ( دختر_گرانبها ) 

تاپیک هاش فوق العاده اس برای زندگی مشترک و اعتماد به نفس  و مخصوصا برای ارتباط با خانواده شوهر و افزایش زنانگی 

خود این کاربر از خانواده فقیر که پدر و مادرش جدا شدن و مادرش مشکل روانی داشته با مردی از خانواده پولدار و اصطلاحا سطح بالا ازدواج کرد و مشکلات مشابه شما رو داشت خیلی میتونه کمکتون کنه  

بخشی از تاپیک های ایشون رو کتاب کردن (. یه کاربری به نام نازگل بانو ، کتابش رو تو تاپیک های خودش گذاشته )

همیشه میگن گاهی  تحصیلات شعور نمیاره همینه متاسفانه خیلی دارم میبینم تو جامعه طرف مذهبی یا خیلی پولدار یا با تحصیلات بالا ازش اصلا انتظار نمیره  اما شخصیتش صفره نمونه اش همین استاده همسرتون یا استاد خودتون که درموردش حرف زدین یا همین خاله همسرتون که میفرمایید 

مهم عمق روح و لطافت آدمه که براش شخصیت و شعور میاره و به خودش اجازه هر حرف و برخورد و هر کاری رو نمیده 

عزیزم از خدا میخوام به زندگیتون آرامش و شادی بده 

در مورد رابرتسون با همسرتون هم باید بگم دو تا سه سال اول بعد از زیر یه سقف رفتن مخالفت‌ها و جنجال‌ها  و بحرانها معمولا زیادتره تا آدمها هم رو بلد بشن و یاد بگیرن و این برای همه زوجها هست 

فقط این وسط باید با همسرتون صحبت کنید اجازه دخالت از طرف خانواده ها رو به هیچ وجه ندید 

سلام دوست قشنگم

حالت خوبه؟ 

بعد این مدت بعد این همه تنش که به خودت و زندگیت وارد شد و خانمی کردی،صبوری کردی،تلاش کردی و دویدی نمیدونم چی بگم فقط تنها جمله ای که به ذهنم میرسه اینه که بگم خسته نباشی عزیزم💚

اامروز با خوندن کامنتت که از دعوای شب قبل گفته بودی متوجه شدم که تحصیلات و پول شعور که نمیاره هیچ حتی باعث تکبر و غرور کاذب میشه،چند روزی رو توخونه بمون و بعد حتما حتما اگه برات مقدوره برو خونه مادرت از تهمت هایی که به شما زدن چیزی نگو فقط بگو یسری اختلافات داشتیم که پای خاله زنک ها به دعوامون باز شد و من رو تحقیر کردن به خاطر شرایطی که در گذشته داشتم.

شک نکن که همسرت با دست پر میاد برای معذرتخواهی و آشتی کنون میدونم وقتی هم بیاد اونقدری دلت براش تنگ شده که پاهات سست میشه و دل مهربونت به رحم میاد اما خواهش میکنم محکم با همسرت حرف بزن و براش شرط وشروط بگذاره دوست عزیزم شما حتی شده برید یه جای متوسط شهر خونه بگیرید حتی اجاره کنید اما زیر بار منت کشی زندگی نکنید،یه خواهش دیگه ای هم که ازتون دارم این هست که پول خودت رو دست رنج زحمت کشی خودت رو الکی حروم و حرص نکن پس انداز کن و برای خودت یه واحد آپارتمان بخر،سرمایه گذاری کن برای خودت، عزیز دلم هیچوقت هیچوقت چشمداشت به ارث و میراث و هدیه های خانواده همسرت نداشته باش،تا الان دویدی و تلاش کردی خودت و زندگیت رو بسازی الان وقتش هست که جا خالی ندی و روند پیشرفتت رو در یک مسیر ديگ قرار بدی. 

خیلی دوستت دارم عزیزم،حق میدم بهت که به خاطر تهمت ها و بی احترامی هایی که بهت شد ناراحت باشی اما زندگی رو بیشتر از این به کام خودت تلخ نکن،اون ها جواب این بی حرمتی و تهمت هارو پس میدن شک نکن شده با بچه هاشون با نوه نتیجه هاشون اما تقاصش رو میدن،شما توی همین مجازی چقدر توی دل و قلب ما جا داری و باعث افتخاری لطفا یکم پرو باش و خودت دست کم نگیر مهربون🥰

اگه آشتی کردی دیگه هیچوقت نذار همسرت از اختلافات و دعواهات باخانواده ات چیزی بفهمه حتی کوچیک ترین چیز ،قرار نیست همسر در جریان مشکلاتتبا خانواده تون قرار بگیره که دوباره از همونجا علیه خودتون  استفاده کنه چه خودش چه خانوادش ،همیشه با احترام از خانواده ات یاد کن پیش همسرت با احترام دربارشون حرف بزن خوبی هاشون  حتی کوچیک بزرگ جلوه بده  

شما میدونی مادرتون راحت با شما پیش همسرتون هر برخوردی میکنه پیش همسرت باهاش تماس نگیر 

چیزهایی که مادرتون می فهمه و باعث تنش میشه تو زندگیتون به مادرت نگو مثل سفر رفتنت به کجا و از این قبیل 

اینو فهمیدم که تو همه چیز باید تعادل باشه نباشه میشه مثل گلی که زیاد آب بدی زرد میشه و اگه خیلی کم هم بدی خشک میشه خدا تو خلقت گیاهانش هم قرار داده تعادله ادمی زیاد بخوره چاق میشه مسموم میشه خیلی کم هم بخوره سو تغذیه میگیره تعادل باشه ارامش برقراره

دوستان مذهبی بودن واقعی رو با پوشش اشتباه نگیرید.ظاهرا خاله و مادر شوهر استارتر یک نوع پوشش نسل به نسل بهشون منتقل شده و این سوای از اعتقادات مذهبی درست هست

اسی عزیزم حالت خوبه؟

چیکار کردی ؟ تصمیم گرفتی کجا بری؟

عزیزم اینو بدان و اگاه باش خدا پشتیبان توست💚🤍

عزیزم اون مادر شوهری که الان شما عروسش هستی فکر نکن از روی احساس و تحت تاثیر صرفا پسرش راضی به ازدواج پسرش با شما شده.حسابی سبک و سنگین کرده دیده هم خوشکلی هم دندونپزشکی هستی که درامد داری بعد راضی شده.در ضمن مگر ازدواج خاله بازیه که راضی بودن بعد الان یادشون اومده هم کفو نیستن.عزیزم کنار اومدن با همچین شخصیت‌هایی خیلی سخته.باید از خودشون باشی تا بتونی کنار بیای باهاشون.بدجنس تشریف دارن.این مهم به تنهایی از عهده ت خارجه باید با مشاور حاذق دستشون رو از زندگیت کوتاه کنی.چه بسا خاله الان دست به دامن جادو و دعا هم شده برای خراب کردن زندگیتون.نگید نه بعیده اینا تحصیلکر ده ان که عمری ما با اینجور آدمها زندگی کردیم